
“موردکای” و “ریگبی” دو دوست وفادار و صمیمی اند که از کودکی با یکدیگر بوده و ماجراجویی های زیادی را پشت سر گذاشتند. یک روز آنها متوجه می شوند که یک شیطان شرور و بدجنس در قالب معلم تنیس به شهر آنها امده است و آنها برای نجات شهر خود و مابقی انسان ها باید با این شیطان مبارزه کنند و او را نابود سارند...


داستان سریال حول اسبی انسان نما به نام BoJack Horseman متمرکز می باشد که در دهه هشتاد و نود میلادی ستاره سیتکام محبوبی به نام Horsin' Around بوده است، اما هجده سال پس از کنسل شدن سریال را به بطالت و بیهودگی گذرانده است. با این حال اکنون تصمیم گرفته تا با نوشتن و انتشار زندگی نامه اش با کمک نویسنده جوانی به نام Diane Nguyen به آن دوران باشکوه باز گردد، اما در این میان مصرف بیش از حد نوشیدنی های الکلی، عدم تمرکز، مسئولیت ناپذیری و روابط پیچیده و عجیب با اطرافیانش رسیدن به این هدف را دشوار کرده است...


جیمی نویسنده بریتانیایی جسور و بی پروایی است که به همراه دوستش ادگار در لس آنجلس زندگی می کند و برای نوشتن رمان جدیدش با مشکلات زیادی رو به رو است او که در گذشته زندگی مشترک ناموفقی را تجربه کرده است داشتن چنین روابطی را بی حاصل و فاجعه بار می داند با این حال حضور او درمراسم عروسی معشوقه سابقش و بیان نظراتش درباره او و زندگی مشترک نتایجی بیش از پرت شدن تحقیرآمیز به بیرون از جلسه را برایش به ارمغان می آورد چرا که بیان این سخنان باعث آشنایی او با گرچن می گردد. گرچن زن جوان بدبین لجباز و دو رویی است که در صنعت موسیقی مشغول به فعالیت است و از اینکه هرگز در هیچ رابطه جدی نبوده است کاملا راضی و خوشحال است.بدین ترتیب اخراج از مراسم عروسی باعث آغاز رابطه پیچیده و عجیبی بین جیمی و گرچن می گردد و...


داستان سریال درباره پدربزرگ ماجراجویی به نام ریک است که بعد از مدت ها به کانون خانواده برگشته است. او که شخصیت نامتعادلی دارد، وقت خود را صرف اختراعات عجیب و غریبی می کند و به تازگی هم توانسته وارد دنیاهای موازی مختلف با موجوداتی عجیب الخلقه شود و برای پیشبرد اهدافش در این مکان ها و آزمایش نتیجه اختراعات مختلفش از "مورتی" که علاقه چندانی به ورود به این ماجراجویی ها ندارد، کمک می گیرد که موجب دردسرهای فراوانی برای مورتی می شود...