
یون جین آه یه زن مجرد سی ساله است. اون به عنوان سرپرست در یک شرکت قهوه کار می کنه.اون آدم بی خیالیه اما از درون احساس تهی بودن می کنه. سئو جون هی برادر کوچیکتر بهترین دوستش سئوکیونگ سانه. بعد از تموم کردن کارش در خارج ازکشور به کره برگشته.برای یون جین آه اگرچه اون فقط یه بچه به نظر می رسید، اما حالا براش آدم متفاوتیه.


یون سه ری (Son Ye-Jin) وارث ثروتمند در کره جنوبیست که در مسیر مسافرت هوایی به طوفان شدیدی برخورد کرده و مجبور میشود در کره شمالی فرود اضطراری کند. در آنجا به طور اتفاقی با لی جونگ هیوک (Hyun-Bin) که افسر ارتش کره شمالیست ملاقات میکند و لی جونگ هیوک تصمیم میگیرد تا یون سه ری را پنهان و از او محافظت کند و…


اوه یئون-سئو یک بازیگر زیباست اما در بازیگری استعداد ندارد. حتی با قرار گرفتن نام اش در کنار نام پسر یکی از خانواده های چایبول رسوایی به بار می آورد. سپس نقش دستیار یک وکیل به او پیشنهاد می شود اما برای بازی در این نقش باید در کنار وکیلی به نام جونگ-راک فعالیت کند. گرچه جونگ-راک از این موضوع راضی نیست اما موافقت می کند.


هر دو نقش اصل ۲۹ سالشونه ، لی جونگ سوک نقش یه دادستان جوون رو بازی میکنه که شوخی حالیش نمیشه و از افراد بذله گو که زندگی رو به شوخی میگیرن متنفره ، با برادرش زندگی میکنه و همسایه ی شخصیت سوزی میشن و همیشه شخصیت سوزی رو تحقیر میکنه . شخصیت سوزی با مادرش زندگی میکنه ، شخصیت غد ، سرد و خودپسندی داره ، یه ژورنالیست بیکار که آینده رو تو خواب میبینه!