
در قرن نوزدهم میلادی، یک پسر نوجوان ۱۷ ساله به نام جی کاوندیش (اسمیت میفی)، سفری طولانی در خط مرزی آمریکا را آغاز می کند، هدف او پیدا کردن تنها بازمانده فامیل خود (یک زن ۳۵ ساله) است. در طول راه مردی مرموز (مایکل فاسبندر) به نام سیلاس با وی همراه می شود. سیلاس که از گذشته مرموز خود فرار می کند به کمک جی کاوندیش می آید. بزودی مشکلات این دو در یکدیگر گره می خورد و سیر ماجراها را به سمت دیگری می برد.

داستان این سریال از جایی شروع میشه که پادشاه ه خواب می بینه که قراره یه پسری سرزمینش به دنیا بیاد که بعدا بر علیه او قیام میکنه و حکوت او را نابود میکنه پس دستور میده کل پسر هایی که در اون کشور به دنیا میان رو بکشند ولی این پسر به همراه خانواده اش از مرز فرار و به سرزمین مجاور میرن .....

«فرانک بانیستر» مردی است که بعد از مرگ همسرش در یک تصادف اتومبیل، توانایی ارتباط با ارواح را بدست می آورد. او شغل سابقش یعنی معماری را رها میکند، و با استفاده از از مهارتهای جدیدش با چند روح دوست می شود. او این روحها را برای خرابکاری به خانههای مردم می فرستد و خودش بعنوان شکارچی روح به خانهها رفته و پولش را از این راه بدست می آورد. اما وقتی که می فهمد روحی شرور به ترتیب شمارههایی که روی پیشانی مردم می گذارد، شروع به کشتن آنها کرده است، فرانک دست به کار می شود تا افرادی که او به دنبالشان است را نجات دهد.