
این فیلم داستان مردی (باردم) است که عاشق دختری جوان و زیبا می شود ولی خواستگاری پولدارتر عشق او را می ریابد و او ۵۰ سال آتی زندگیش را صرف رسیدن به مقام و ثروت می کند تا شاید در این راه بتواند دختر رویاهایش را بدست آورد و دراین میان با زنان زیادی آشنا می شود ولی هیچکدام در عین زیبایی و ثروت نمی توانند برای او جایگزین عشق اول او شوند.

«ميکي»، محبوب ترين همبرگر فروشي امريکاست و «بيگ وان» پرفروش ترين نوع همبرگري است که اين فروشگاه هاي زنجيره اي را در رأس جدول موفق ترين فروشگاه هاي غذاهاي حاضري در امريکا قرار داده است. اما يک روز مديران شرکت عظيم «ميکي» باخبر مي شوند که تکه گوشت هاي يخ زده اي که به شدت هم خريدار داشته اند فاسد و آلوده شده اند؛ از اين رو مدير بازاريابي شان، «دن هندرسن» (کينير) را به مأموريت ويژه اي مي فرستند تا کيفيت گوشت ها را کنترل کند...

بوگوتاي کلمبيا. يک روز دختري به نام «ماريا» (موره نو) با جوان زبان بازي به نام «فرانکلين» (تورو) آشنا مي شود. «فرانکلين» کاري را به «ماريا» پيشنهاد مي کند که هم از لحاظ مالي تأمين اش مي کند و هم فرصت سفر و گشت و گذار در اختيارش مي گذارد. اما اين کار متضمن آن است که نقش «محموله ي قاچاق» را بازي کند و به طور مخفيانه هرويين وارد خاک امريکا کند...