
در دهه ۱۹۷۰، زنان غواصی به نام «هانئیئو» در روستای کوچک گچون زندگی میکردند. آنها برای امرار معاش، زیر آب به جمعآوری آبزیان میپرداختند. اما با ساخت چند کارخانه در نزدیکی ساحل، منابع آبزیان کاهش یافت و هانئیئوها با مشکلاتی در زمینه امرار معاش خود روبرو شدند. آنها مجبور شدند به تجارت قاچاق در آب روی بیاورند. اما تجارت قاچاق در روستای آنها آنقدر بزرگ شد که کنترل آن از دست رفت و این روستای آرام به تدریج از هم پاشید...


چا مو سیک یک بار کازینو را اداره می کند، اما به دلیل سرکوب خدمات مالیاتی ملی به فیلیپین فرار کرد. او یک کسب و کار کازینویی تمام عیار راه اندازی می کند و برای به دست آوردن محافل سیاسی و تجاری در فیلیپین استراتژی دارد. با این حال، او به طور ناگهانی به عنوان مظنون مرگ مین سوک جون معرفی می شود و اوه سونگ هون از میز کره ای او را ردیابی می کند. خیانت در حضور پول بیداد می کند. آخرین کسی که می ایستد چه کسی خواهد بود؟