راشل در یک حلقه زمانی گیر کرده است و هر روز شب جشن هانوکا والدینش را دوباره تجربه می کند. او علاقه ای به زک، پسری که مادربزرگش می خواهد او را با او آشنا کند، ندارد. اما زک شاید تنها کسی باشد که بتواند به او کمک کند تا از این حلقه زمانی خارج شود و به زندگی عادی خود بازگردد.
داستان در مورد نوجوانی بی نظیر به نام “آدام” می باشد که در تلاشی حماسه ای و جسورانه، قصد دارد راز مرموز پدر گمشده ی خود را کشف کند. اما طولی نمی کشد که او می فهمد پدر او در واقع موجودی به نام پاگنده است!