زمانی که نخستوزیر بریتانیا و رئیسجمهور ایالات متحده هدف یک دشمن خارجی قرار میگیرند، مجبور میشوند برای خنثی کردن یک توطئه جهانی به یکدیگر اعتماد کنند.
در سال ۱۹۲۲، کنت روستوف خود را در مسکو و در سمت اشتباه تاریخ می بیند. حزب کمونیست موافقت می کند که او زنده بماند، اما او هرگز اجازه ندارد تا روزی که می میرد پایش را بیرون از هتل متروپل بگذارد.
دو غریبه سرسخت با محموله ای کوکائین در یک قایق غرق شده برخورد می کنند. پس از توافق برای فروش آن و تقسیم پول نقد، آنها با پلیس، قاتل های نقابدار و یک گانگستر کت و شلوار تیزی معروف به "خیاط" درگیر می شوند.