
«پيتر پارکر» (مگواير) هنوز براي روزنامه ي «ديلي باگل» کار مي کند و هنوز آماده است تا در هيئت «اسپايدر من» به کمک مردم بشتابد. تا اين که يک توده ي سياه رنگ ماوراي زميني خود را به بدن او مي چسباند و «پيتر» را متوجه نيمه ي تاريک وجودش مي کند. به اين ترتيب يک «اسپايدر من» خشن و بي رحم پا به عرصه مي گذارد...

این فیلم بر اساس زندگی واقعی دومینو هاروی دختر سی و پنج ساله لارنس هاروی بازیگر مشهور انگلیس ساخته شده است. دومینو هاروی با وجود تعلق به طبقه مرفه لس آنجلس، طالب زندگی پر هیجان و پر خطری است. از این رو به گروهی از جایزه بگیر ها می پیوندد. آشنایی این گروه با کلرمونت ویلیامز و سرقت ده میلیون دلار از ثروتمندی بی رحم آنها را به زودی وارد ماجرایی می کند، که فرجام اش برای بعضی از اعضای گروه جز مرگ چیز دیگری نیست...


سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و …

«پل کرو» (سندلر) را که در گذشته بازيکن حرفه اي فوتبال امريکايي بوده به خاطر يک حادثه ي خطرناک رانندگي بازداشت مي کنند و به زندان آلن ويل مي فرستند که زندانبانش، «هيزن» (کرامول) نيز از کشته مرده هاي فوتبال امريکايي است. «هيزن» به «کرو» پيشنهاد مي کند که تيمي با زنداني ها تشکيل دهد که مقابل نگهبان ها بازي کنند…

«کتی نیکولو» (کانلی)، زن جوانی اهل کالیفرنیا، تازه از زخم های یک رابطه ی عاطفی ناموفق و اعتیاد به نوش خواری بهبود یافته که خانه ی کنار دریایش را که از پدر خود به ارث برده به خطا مصادره می کنند. در جریان یک مناقصه این خانه نصیب خانواده ای ایرانی می شود. اما «کتی» حاضر به دل کندن از خانه نیست و در این میان مأمور پلیسی به نام «لستر براون» (الدارد) نیز به او پیشنهاد کمک می دهد…

یک افسر پلیس به اسم هارلسن (ساموئل ال جکسون) در اداره پلیس لس آنجلس برای تشکیل جوخه قدیمی خود به اسم گروه اس.دبلیو.ای.تی ( گروه ویژه تاکتیکی و تسلیحاتی ) فراخوانده می شود . او به سرعت اعضای قدیمی را دور هم گرد می آورد . آنها که هر کدام کاراکتر خاص خود را دارند بلافاصله درگیر برخی تمرینات ضروری می شوند و بعداً در یکی دو ماموریت سطح پایین شرکت می کنند . اما به زودی ماموریت می یابند تا یکی از بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر و اسلحه را به زندا منتقل کنند . این قاچاقچی در حال انتقال به زندان خطاب به دوربینهای تلویزیونی فریاد می زند که “هر کس بتواند مرا از زندان آزاد کند یکصد میلیون دلار پول نقد پاداش می گیرد” . در شهر لس آنجلس نیز افراد زیادی هستند که مایلند این جایزه را بدست آورند و گروه ویژه بایستی جلوی آنها را بگیرند تا اینکه …

«جان کانر» (استال) حالا بيست و پنج ساله است و T-X، پيش رفته ترين و پيچيده ترين روبات / انسان «اسکاي نت» از دل زمان فرستاده مي شود تا کار ناتمام T-۱۰۰۰، ماشين قبلي را به اتمام برساند. حالا تنها اميد «کانر» براي زنده ماندن، «نابودگر» (شوارتسنگر)، آدم کش مرموز قبلي است...