یک خواننده حرفه‌ای در رستورانی مشغول به کار می‌شود که همه گارسون‌های آن آواز می‌خوانند.
لولی با خوردن آبنبات‌های جادویی عمه‌اش، زندگی‌های دیگری را که می‌توانست داشته باشد، تجربه می‌کند.
درست قبل از کریسمس، مری آن دختری را به فرزندی قبول می‌کند تا به تنهایی بزرگ کند. او و نوزاد به دلیل هوای بد ، کریسمس را در شهر بتلهم پنسیلوانیا گیر می‌کنند. تنها گزینه او وقتی مسافرخانه پر است، ماندن نزد جو، برادر صاحب مسافرخانه است...
یک مدیر شهری از یک دوست دوران کودکی کمک می خواهد تا مراسم خیریه کریسمس شهرش را درست کند، در حالی که او با دوست نزدیکش شروع به راه اندازی او می کند.
ابی پس از ترک لندن، در حین کار در یک خط تلفن آشپزی، با یک مرد مجرد به نام جان آشنا می شود و به او علاقه مند می شود...
آنیکا در حالی که تلاش می‌کند پدربزرگش را با عشق گمشده‌اش پیوند دهد، با رایان، یار دانشگاهی اش، همکاری می‌کند تا کتابی درباره این تجربه بسازند و ...
این فیلم کارا رابینسون را دنبال می کند که از یک آدم ربایی جان سالم به در می برد و در نهایت یک قاتل زنجیره ای را سرنگون می کند...
هنگامی که گروهی از مزدوران در شب کریسمس به املاک یک خانواده ثروتمند حمله می‌کنند، بابا نوئل (با بازی هاربر) باید برای نجات روز وارد عمل شود...
پدری برای تامین هزینه های دخترش مجبور شده است به زندگی چندگانه ای روی بیاورد. او به کلاهبرداری، سرقت از بانک و جعل اسناد روی آورده است...
