

ناتسوکی سوبارو ، یک دانش آموز دبیرستانی ساده هست که درون یک جهان متناوب گم شده ، جایی که توسط یک دختر زیبای مو نقره ای نجات داده میشه . اون نزدیک دختر میمونه تا لطفش رو جبران کنه ، ولی سنگینی سرونوشتی که اون دختر به دوش میکشه خیلی سنگین تر از چیزی هست که سوبارو میتونه تصور کنه . دشمنان یکی پس از دیگری حمله میکنن ، و هردوی اونا کشته میشن و بعد اون متوجه میشه که قدرت اینو داره که مرگ رو باز پیچی کنه و به زمانی که تازه به این دنیا اومده برگرده . ولی اون تنها کسی هست که اتفاقاتی که افتاده رو به خاطر میاره .


زندگی کازوما ساتو یه هیکیکوموری که عاشق بازی هاست به خاطر یک تصادف به پایان می رسد . باید اینطور می شد ولی وقتی بیدار شد یه دختر زیبا که به خودش می گفت الهه در برابرش بود. که بهش میگه هی، من برات یه چیز خوب دارم. می خوای بری به دنیای دیگه؟ فقط یه چیز می تونی با خودت ببری. پس تو رو می برم. از اینجا به بعد ماجراجویی بزرگ سرکوب کردن شاه شیطانی برای کازوما شروع می شه. یا حداقل شاید باید اینطور می شد ولی ماجرا با مسئله ی پیدا کردن غذا، لباس و سرپناه شروع می شه! با وجودی که کازوما می خواهد در آرامش زندگی کند الهه مرتب دردسر درست می کنه و بالاخره اونا توجه ارتش شاه شیطانی رو جلب می کنن!


تو یه زندان تو ژاپن جوتارو کوجوی ۱۷ ساله زندگی می کنه: یه آدم وحشی، مبارز و خلافکار که یه نیروی غیر قابل کنترل تسخیرش کرده! سرتاسر دنیا نیروهای شیطانی در حال بیدار شدنن: “استند”ها، موجودات وحشتناک نامرئی که به حاملاشون قدرتهای بی نظیری می دن.جوجو برای نجات مادرش باید نیروی تاریک وجودش رو مهار کنه و به مصر سفر کنه تا خون آشام صد ساله ای که دنبال خون اعضا خونواده اشه رو شکست بده. ولی این راه رو به این آسونی نمی شه رفت؛ چون دشمنان زیادی قصد دارن در مقابلش ایستادگی کنن .


هانتر (شکارچی) فردی است که دور دنیا سفر میکند و هر جور ماموریت خطرناکی را انجام میدهد. از دستگیر کردن مجرم ها گرفته تا کنجکاوی و جستجوی سرزمین های ناشناخته به دنبال گنج. "گون" پسر جوانی است که پدرش چندین سال پیش، وقتی که یه هانتر بوده، ناپدید شده. "گون" باور دارد که اگر بتواند پا جای پای پدرش بگذارد، ممکن است روزی بتواند دوباره به او بپیوندد. بعد از اینکه "گون" ۱۲ ساله میشود، خانه را ترک میکند و ماموریت شرکت در آزمون " هانتری " را امتحان میکند. آزمونی که بخاطر پیشرفت کندی که آزمون دهنده دارد و درصد بالای مرگش برای هانتر رسمی شدن حسابی معروف شده است. "گون" با "کوراپیکا" که به عشق انتقام زندست، "لوریو" که میخواهد در آینده دکتر شود و با "کیلوآ" که قبلا یک قاتل سرکش بوده دوست میشود و...