داستان در مورد یک مرد بی‌زن است که برای تصاحب ارث آخرین عموی پولدارش راهی مونته کارلو شده است و...
سریال به خانواده های «جی پریچت»، دخترش «کلر» و پسرش «مایکل» که همه در لس آنجلس زندگی می کنند می پردازد. «کلر» مادر خانه داری است که همسر «فیل دانفی» است و سه بچه دارد. جی با «گلوریا»، دختر جوان کلمبیایی ازدواج کرده است و به او کمک می کند تا پسر نونهالش را بزرگ کند. «مایکل» و پارتنرش «کامرون تاکر»، کودکی ویتنامی بنام «لیلی»، را به فرزند خواندگی گرفته اند.
مردی که در مهمانخانه ی پدر و مادرش کار می کند، ترتیب برگزاری کنستری فراموش نشدنی را در تابستان سال ۱۹۶۹ می دهد...
در یک شرکت مستقر در علوم غیراخلاقی ، یک مدیر سعی می کند دانشمندان خود را تحت فشار قرار دهد و توسط رئیس زیرک خود تحت فشار قرار گیرد.
این فیلم که بر اساس رمانی با همین نام ساخته شده، داستان دختر نوجوانی است که توسط عمه اش و چند پسر مورد آزار و شکنجه شدید قرار می گیرد …
عده ای از انسانها که تواناییهای ویژه ای دارند به دور هم دیگر جمع میشوند و گروهی را برای مبارزه و جلوگیری از سوء استفاده از این تواناییها تشکیل میدهند، تا آنکه نقاشی به نام آیزاک مندز با استفاده از توانایی ویژه خود آینده را که نابودی دنیا باشد ترسیم میکند و این گروه نیز با عظم راسختری به فعالیتهای خودش ادامه میدهد تا جلوی این نابودی را بگیرد.
«اسلوین» (جاش هارتنت) که با فرد دیگری اشتبه گرفته شده است، ناخواسته وارد جنگ دو رقیب بزرگ تبه کار در شهر می شود. در همین هنگام اسلوین تحت تعقیب کارآگاه بی رحمی بنام «بریکوسکی» و همینطور یک قاتل بدنام مشهور به «گودکت» (بروس ویلیس) است...
دختری که دور از پدر و مادر خود است تصمیم میگیرد که برای کریسمس در کنار خوانواده اش باشند و ...
یک قاتل سریالی اسرارآمیز قاتلان دیگر را شکار می کند. حال یک مامور اف بی آی مشکوک است که تعداد این قانون شکنان بیشتر از آنچیزی است که تصور می کردند...