
«میلک» در چارچوب داستانی واقعی، به زندگی «هاروی میلک» (شان پن) میپردازد. میلک در دهه ۷۰ میلادی در راهاندازی یک مغازه دوربینفروشی، فعالیتهای خود را در راه پشتیبانی از حقوق همجنسگرایان آمریکا آغاز کرد. او با تلاش زیاد و پس از چندین بار نامزدی، سرانجام موفق شد در سال ۱۹۷۷ به دفتر هیئت حاکمه شهر سان فرانسیسکو راه پیدا کند. در پی افزایش قدرت سیاسی میلک، حضور دن وایت همتای او در شهرداری، رنگ باخت...


داستان در مورد یک پدر امريکايي به نام Stan Smith هست که در CIA کار ميکند و اکثر مواقع در توهم توطئه چینی به سر ميبرد .او دارای زن و يک دختر و يک پسر است و هم چنین يک موجود فضايي که به دور از چشم CIA در خانه اش نگه می دارد , و يک ماهي که سازمان CIA مغز يک اسکي باز معروف آلماني را در داخل سرش قرار داد و ماهی قادر به سخن گفتن شد و ...

«ویکتور ناورسکی» از یکی کشورهای اروپای شرقی تازه به نیویورک آمده است. دقیقا در همین زمان کشور او به سبب اختلالات و جنگ از بین می رود. از این رو ویکتور کسی است که هیچ کشوری ندارد، و از سوی امریکا قابل شناسایی نیست. به همین خاطر از ورود او به امریکا جلوگیری می شود، و از طرف دیگر امکان دیپورت شدن به کشور خودش هم نیست، و باید تا مشخص شدن شرایطش در فرودگاه باقی بماند...