
یون جین آه یه زن مجرد سی ساله است. اون به عنوان سرپرست در یک شرکت قهوه کار می کنه.اون آدم بی خیالیه اما از درون احساس تهی بودن می کنه. سئو جون هی برادر کوچیکتر بهترین دوستش سئوکیونگ سانه. بعد از تموم کردن کارش در خارج ازکشور به کره برگشته.برای یون جین آه اگرچه اون فقط یه بچه به نظر می رسید، اما حالا براش آدم متفاوتیه.


مون کانگ تائه (Kim Soo-Hyun) فردیست که از بسیاری از قابلیت های عالی از جمله جذابیت ، هوش ، صبوری ، توانایی همدردی با دیگران برخورددار است ، او که به عنوان یک مددکار بهداشت در بخش روانپزشکی مشغول به کار است با حقوق بسیار کمش ، از برادر خود که ۸ سال از او بزرگتر و مبتلا به بیماری اوتیسم است نیز مراقبت میکند از طرفی ، گو مون یونگ (Seo Ye-Ji) که نویسنده محبوب داستان های کودکانه است ، فردیست بسیار متکبر و خودخواه و بی ادب که از اختلال شخصیت ضد اجتماعی رنج میبرد و…


حدود ۴۰۰ سال پیش شیئی عجیب تو آسمون چوسان دیده شد که از سرعت بسیار بالایی برخوردار بود دو مین جون (کیم سوک هیون) که یه موجود فضاییه به همراه این شئ به زمین میاد به خاطر اتفاقاتی که برای نجات یه دختر پبش میاد اون نمیتونه به سیاره ش برگرده و مجبور میشه ۴۰۰ سال در چوسان بمونه تا دوباره سیاره اش (kmt ۱۸۴.۵) به زمین نزدیک بشه و بتونه به خونه برگرده اما رابطه ی عشقی که بین اون و چون سونگ یی که به بازیگر مغرور هستش یه سری مشکلات برای اون بوجود میاره( بچگیهاش شباهت زیادی به دختری که چهارصد سال پیش ملاقات کرده داره) دو مین جون در طی این مدت تونسته با آب و مغناطیس و نیروی گرانش وفق پیدا کنه به همین دلیل قدرت های زیادی داره از جمله توقف زمان و شنوایی و بینایی هفت برابر بیشتر از انسان و ثروتی که در طول این ۴۰۰ سال ذخیره کرده…


در دوره ی سلسله ی جوسئون ، ریانگ در روز به عنوان یک گانگستر بی فایده در بازار فعالیت میکرد اما در شب او یه دزد جوانمرد است کسی که از دولتمردان فاسد صاحب منصب دزدی میکرد تا به فقیران بدهد. شهروندان فقیر فقط اون رو به عنوان « ایل جی مائه » می شناختند. بونگ سون دختری خنده دار است که دارای هنر جنگی خوبی است و به عنوان یک کلاه بردار زندگی می کند. . او فقط عاشق ریانگ است و حاضر است جان خود را برای او بدهد. یون چئه دختر یک دولتمرد صاحب منصب است و ذات خوبی دارد و به مردم بدبخت کمک می کند. او ایل جی مائه رو یک بار با شانس دید و داستان خوشعشق آنها آغاز شد. هر چند، او ایل جی مائه رو در موقعیت خطرناکی قرار میدهد چون یک افسر گارد سلطنتی نیز او را دوست دارد.