داستان این فیلم در سال ۱۹۹۵ اتفاق میافتد و وقایع و پیامدهای قتل مائوریزیو گوچی، تاجر ایتالیایی و رئیس خانهٔ مد گوچی، توسط همسر سابقش پاتریزیا رجیانی را به تصویر میکشد...
داستان دزدیده شدن جان پاول گتی سوم شانزده ساله و درخواست عاجزانهی مادر وفادارش که میخواهد پدربزرگ میلیاردر پسرش، جان پاول گتی اول را برای پرداخت باج متقاعد کند...
داستان فیلم، روایت یک مثلث عشقی بین یک دانشجوی پزشکی به نام مایکل (اسکار آیزاک)، مربی رقصی به نام آنا (شارلوت لی بون) و دوست پسر روزنامه نگار او به نام کریس (کریستین بیل)، در دوران نسلکشی ارمنیها توسط عثمانی است.
این فیلم داستان عروج حضرت مسیح ( ع ) را روایت می کند و وقایع این رویداد را از دید یک فرمانده مقتدر رمی بی اعتقاد به نام کلاویوس و همراهش لوسیوس به تصویر می کشد که ماموریت می یابند تا مطلع شوند چه اتفاقی برای مسیح ( ع ) پس از به صلیب کشیده شدن رخ داد.
یک پلیس زن اهل رم با یک مامور پلیس اینترپل انگلیس همکاری می کند تا یک قاتل زنجیره ای حیله گر را پیدا کند که با ربودن و کشتن زنان جوان و نشان دادن آن از طریق وب کم اینترنتی، با پلیس یک بازی تمسخر آمیز موش و گربه را انجام می دهد...