لندن، اواخر قرن نوزدهم. مخترعي نابغه به نام «فيلئاس فاگ» (لوگان) شرط مي بندد که مي تواند دنيا را در هشتاد روز دور بزند. در اين سفر جواني چيني به نام «لو شينگ» (چان) نيز که به خدمت «فاگ» درآمده، او را هم راهي مي کند.
در ادامه قسمت اول فیلم ، چان وینگ از آمورزشگاه پلیس اخراج میشودو. حال، شخصی بنام وونگ به او پیشنهاد میدهد از این به بعد، بصورت مخفی ، به خدمت او در بیاید تا در کارهای خلاف او، نقشی موثر داشته باشد. او این پیشنهاد را میپذیرد و...
«جیمز کارتر» (تاکر)، کارآگاه لس آنجلسی، برای گذران تعطیلات و دیدن دوستش، «کارگاه لی» (چان) به هنگ کنگ می رود. این دو خیلی زود درگیر پرونده ی یک باند جاعل اسکناس می شوند و پس از چندی به امریکا می روند...
یک دختر جوان به هنگ کنگ سفر می کند تا بتواند عشق واقعی را پیدا کند ولی عده ای مزاحم او می شوند و...
«کاکویی چان»، مأمور پلیس هنگ کنگی، مأموریت می یابد تا زنی به نام «ناتاشا» را حین سفرش به اوکراین تعقیب کند. «ناتاشا» در حال قاچاق دلار امریکا به شوروی سابق است. این دلارها آن قدر هست که تروریستی به نام «تسویی» بتواند در بازار سیاه از مافیای روس یک کلاهک هسته ای خریداری کند…
چان (جکی چان) مکانیک خودرو های مسابقه است.او برای آزادی خواهر خود که دزدیده شده است باید در یک مسابقه شرکت کند.
یک رزمی کار جوان باید میان احترام گذاشتن به خواسته ی پدر صلح جویش، و یا درگیر شدن با خارجی هایی که منابع با ارزشی را از مردمش می دزدند، یکی را انتخاب کند...
ماموران فاسد دولتی چین به طور مستمر در حال ناپدید شدن توسط فرد ماسک داری به نام “میمون آهنی”، می شوند. دولت هم دست به کار می شود و تمام نیروهای خود را برای پیدا کردن این شخص بسیج می کند...
یک مامور ویژه برای محافظت از یک بازرگان تجاری ثروتمند منصوب می شود. با این حال، زمانی که تاجر در یک کمین جسورانه ربوده می شود، او با یک کارآگاه مجرب همکاری می کند تا پرونده را حل کند . اما به زودی متوجه می شود که قضیه به این سادگی نیست...