داستان در مورد سفر عاشقانه زن و مردی می باشد که از نظر فرهنگی با یکدیگر در تضاد هستند. آن در دانشگاه احمدآباد با یکدیگر آشنا می شوند و به مرور زمان عاشق یکدیگر می شوند...
یک دکتر ناباروری، مردی را به کار می گیرد تا بانک اسپرم کلینیک او را تامین کند، و طولی نمی کشد که این مرد به بزرگترین اهدا کننده اسپرم برای کلینیک او تبدیل می شود...