پس از نشت گاز مرگبار از کارخانه ای در بوپال، کارگران شجاع راه آهن جان خود را به خطر می اندازند تا دیگران را در مواجهه با یک فاجعه غیرقابل توصیف نجات دهند.
یک بازرس زن به موقعیتی مهم منصوب می شود ولی در همان ابتدای کار متوجه می شود افراد مهم زیادی از او متنفر هستند و همچنین باید با همکارانی کار کند که به او وفادار نیستند و از هر فرصتی برای زمین زدنش استفاده می کنند...
هری کارخانه داری است که دختر خود باجلی را بسیار دوست دارد. آنها با دوست او ماترو رابطه نزدیکی دارند. باجلی قصد دارد با پسر یک سیاستمدار ازدواج کند اما اتفاقات عجیبی در زندگی آنها به وقوع می پیوندد که...