

آژانس جهانی جاسوسان یعنی سیتادل توسط یک سندیکای جدید بنام مانتیکور نابود شده و تنها دو تن از مامورانش بنامهای میسون و نادیا موفق می شوند جان سالم به در ببرند، اما در این بین حافظه شان را از دست می دهند. ۸ سال بعد، یکی از همکاران سابق میسون از او می خواهد تا جلوی مانتیکور که در حال رقم زدن نظم نوینی در جهان می باشد را بگیرد...

داستان فیلم درباره تکنسینی واقعی به نام مایک ویلیامز (مارک والبرگ) می باشد که قرار است به سکوی نفتی دیپ واتر هوریزن ملحق شود و در آنجا وظیفه خودش را به نحو احسن انجام دهد. اما زمانی که مایک به محل کار خود می رود، در آنجا با ویدرین (جان مالکوویچ) مواجه می شود. ویدرین علی رغم خطرات جانی که برای کارکنان دارد، به جیمی (کرت راسل) دستور می دهد به حفر ادامه دهند و این تصمیم فاجعه ای به بار می آورد...


«ریک» یک افسر پلیس است که بعد از گلوله خوردن در حین ماموریت، چندین ماه در بیمارستان بیهوش بوده است. وقتی که او بیدار می شود، می فهمد که دنیای اطرافش توسط زامبی ها (مرده های متحرک) تسخیر شده است، و به نظر میرسد که او تنها شخص زنده است. او برای پیدا کردن خانواده اش به شهر آتلانتا می رود، و در آنجا به گروهی از بازمانده ها بر می خورد که در خارج از شهر ساکن شده اند. همسرش «لوری» و پسرش «کارل» و همینطور بهترین دوستش، «شین» در میان بازمانده ها هستند. اکنون او بهمراه دیگر بازمانده ها باید در دنیایی که پر از مرده های متحرک است، راهی برای زنده ماندن پیدا کنند...