

این سریال جنایی در فضای بازار مواد مخدر در دماغه "کاد" ایالت ماساچوست جریان دارد. وقتی یک جسد توسط "جکی کوئینونز" مامور اداره شیلات نیروی دریایی در ساحل پیدا میشود، او تلاش میکند حتی با اینکه پلیسها به او اجازه حضور سر صحنه جرم را نمیدهند، این پرونده را حل کند. از طرف دیگر کارآگاه "ری آبروزو"، نظامی اهل ماساچوست به اداره مبارزه با مواد مخدر دماغهی "کاد" منتقل شده و چون این جسد متعلق به خبرچین او بوده، به "کوئینونز" مشکوک میشود. "آبروزو" مصمم است این پرونده را حل کرده و انتقام مرگ خبرچینش را بگیرد


داستان سریال مربوط به دختر زیبایی به اسم جین است که به صورت برهنه در میدان تایمز رها شده است. بدن وی پر از خالکوبی های مرموز و پیچیده است که توجه سایرین را به خود جلب میکند. جین هیچ چیز به خاطر نمی آورد از اینکه چطور این بلا سر او آمده و کار چه کسی بوده است. او نه تنها این حوادث را به یاد نمی آورد بلکه نمیداند چه کسی است و چه گذشته ای دارد. اما یک چیز قابل توجه در خالکوبی های او وجود دارد. در پشت گردن او نام کرت ولر مامور اف بی آی خالکوبی داده شده است. جین، بازرس ولر و سایر مامورین اف بی آی به سرعت در می یابند که هر نشانی که روی بدن جین قرار دارد یک سرنخ برای حل بحران هویت اوست و نشان میدهد که او چه کسی است...


مرد کلاهبرداری به نام "ماریوس جوسیپوویک" به خاطر نپرداختن بدهیاش به تبهکاری خطرناک در حال فرار است. او برای بدست آوردن سرپناهی امن خود را به عنوان "پیت"، زندانی همبندش جا میزند و به خانوادهی مادری از هم پاشیدهی پیت میپیوندد. خانوادهای پر هیجان و نامتعارف که ممکن است پای او را به خطراتی باز کنند که سعی در فرار از آن را دارد و شاید در این مسیر بتواند صاحب خانوادهای مهربان شود که تابحال هرگز مزه آنرا نچشیده...


«آقای ربات» در مورد برنامه نویسی جوان به اسم Elliot می باشد که با هک کردن مردم با آنها ارتباط برقرار می کند. او از توانایی های خودش به عنوان اسلحه ای برای حفاظت از کسانی که برایش مهم هستند استفاده میکند، اما ناگهان خودش را بین شرکت امنیتی ای که آنجا کار میکند و دنیای زیرزمینیِ هکرها که وی رو وادار میکنند شرکت های آمریکایی را هک کند، می بیند...