

ماموریت چهار ماهه ناو Nathan James در جنوبگان به اتمام رسیده. ناخدا "تام چندلر" و سایر خدمه در صدد بازگشت به کشور هستند که کشتی آنها هنگام سوار کردن "راشل اسکات" محقق میکروب شناسی که در قطب جنوب در حال انجام آزمایشاتی سری است مورد حمله نیروهای خارجی قرار گرفته و آسیب میبیند. اما این تنها آغار ماجراست چرا که به زودی سخنگوی کاخ سفید که حالا کفیل موقت ریاست جمهوری است با او تماس گرفته و خبر از مرگ رییس جمهور و گسترش ویروسی ناشناخته در سرتاسر جهان میدهد که باعث مرگ هشتاد درصد جمعیت کره زمین شده و دنیا را در هرج و مرج عظیمی فرو برده و ظاهرا "راشل اسکات" که نخستین بار ویروس را در قاهره رصد کرده و تا جنوبگان به دنبال آن آمده تنها امید برای یافتن واکسنی برای بیماریست. و این آغاز آخرین ماموریت ناو Nathan James است: زنده ماندن و تلاش برای نجات نسل انسان از خطر انقراض در دنیایی آخرالزمانی.


داستان در مورد ۹۷ سال جنگ هسته ای بین انسان ها است که تمدن بر روی زمین از بین میرود. بازماندگان این جنگ در یک سفینه فضایی زندگی می کنند. روسای آنجا پس از مدتی تصمیم میگیرند ۱۰۰ نفر از جوانان سفینه را به زمین بفرستند تا اطلاعات بیشتری راجع به شرایط کنونی زمین بدست آورند...


سریال Intelligence روایتگر داستان شخصیتی به نام «گابریل» است که به علت وجود یک تراشه در مغز خود قادر به ارتباط هر لحظه ای با تمام شبکههای اینترتنی و ماهواره ای در جهان میباشد. و از این توانایی خود برای حفاظت از ایالت متحده آمریکا استفاده میکند،در واقع او یک مامور ویژه اطلاعاتی برای آمریکا است...


این سریال باز سازی شده ی سریالی است که در سال ۱۹۸۷ با همین نام از شبکه ی CBC پخش می شد و در آن پاول پیرمن و لیندا همیلتون ایفای نقش می کردن. این بار این داستان به دست دو نویسنده ی مشهور :جنیفر لِوین و شِری کاپِر و با تهیه کنندگیه دو تهیه کننده و کارگردان مشهور cw : پاوول جی.وییت ، سی.انتونی توماس و جالب اینجاست که در این سریال ران ک و بیل هاربر که از تهیه کنندگان شبکه ی ABC هستند که در نسخه این سریال که در ۱۹۸۷ پخش می شد تو این سریال هم شرکت دارند . در این سریال صحنه های هیجانی فیلم در حدّ مرگ جالب تر شده و باز هم بیننده رو روی صندلی میخ کوب می کنه . داستان محوری سریال زندانی بودن یک دختر خوشگل در یک قلعه به دست یک انسان ماورا طبیعی است.


سریال به خانواده های «جی پریچت»، دخترش «کلر» و پسرش «مایکل» که همه در لس آنجلس زندگی می کنند می پردازد. «کلر» مادر خانه داری است که همسر «فیل دانفی» است و سه بچه دارد. جی با «گلوریا»، دختر جوان کلمبیایی ازدواج کرده است و به او کمک می کند تا پسر نونهالش را بزرگ کند. «مایکل» و پارتنرش «کامرون تاکر»، کودکی ویتنامی بنام «لیلی»، را به فرزند خواندگی گرفته اند.