داستان فیلم در مورد یک راننده است که پس از سقوط معدن الماس در منطقه‌ی دورافتاده‌ای از کانادا، با عبور از اقیانوسی منجمد مأموریتی برای نجات بازماندگان آغاز میکند...
یک سارق (جان تراولتا) با پدر (کریستوفر پلامر) و پسرش تلاش می کنند یک نقاشی گران‌قیمت را جعل کرده و نسخه اصلی را سرقت کنند. آنها با همراه هم نقشه بزرگترین سرقت زندگیشان را طراحی می کنند...
فیلم بر اساس زندگی یکی از تبهکاران ایرلندی تبار نیویورکی به نام دنیل گرین ساخته شده. در این فیلم ما زندگی گرین رو از دوران بچگی تا مرگش از زبان جو (ول کیلمر) میبینیم...
یک کارآگاه زمانی که درگیر غم از دست دادن پسرش است سعی میکند معمای جسد یک پسر بچه که مومیایی شده و به مدت ۵۰ سال زیر خاک دفن شده است را کشف کند.
یک آدم کش الکلی ( بن کینگزلی ) با یک زن تند زبان ( تیا لیونی ) آشنا می شود، و فرصتی پیدا می کند تا چند حساب قدیمی را با افرادی تصویه کند...
مردی کت و شلوار پوش، با چهره ای غمگین در روز جمعه محل کار خود را ترک می کند. او در مقابل یک پیشگو برای فال تاروت توقف می کند. پیشگو به او می گوید تو متعلق به اینجا نیستی، جمله ای که در نهایت او را وارد دنیای زیرزمینی نیویورک می کند...
پس از یک شب لذت و شادی، "الیسون"، "هریس" و "کیرا" توسط ارواح سه قاتل و بیمار روانی تعقیب می شوند...
شب عید کریسمس در نیویورک است . یک ناشر طلاق گرفته و تنها به نام رز کالینز برای بهبود مادرش که در بیمارستان بستری است نیاز به یک معجزه دارد...
سه کارمند بانک به طور همزمان قصد سرقت از بانک را دارند، بدون اینکه از بقیه اطلاعی داشته باشند. از سوی دیگر، در بخشی دیگر از شهر، فروشنده ای به دنبال انتقام از یک میلیونر محلی است...