
یک معدن طلا متروکه که در آن یک موجود ماورای طبیعی وجود دارد توسط یک شمن سرخپوست به وجود آمده است. این موجود افسانهای میتواند به صورت فیزیکی ظاهر شده و از هر کسی تقلید کند. نسلهای قدیمی خانوادهای به نام لوک این موجود را در معدن به دام انداختند ، اما از آن زمان به بعد، خانوادهشان تحت تأثیر این موجود قرار گرفته و دچار دیوانگی شدهاند...

فیلم درباره یک روانپزشک است که از کابوس هایی وحشتناک از آثار هنری او را عذاب میدهند ، او تصمیم میگیرد با کمک از چهار نفر از بیمارانش که دزدان حرفه ای هستند این آثار هنری را بدزدند زیرا معتقد است با از بین بردن این آثار ، کابوس ها نیز ناپدید میشوند، او را بعنوان جمع کننده میشناسند.

انیمیشن جوخه انتحار: دردسر بزرگ ( سویساید اسکواد: هل تو پی ) از جایی شروع می شود که یک زن سرسخت به نام آماندا والر گروهی به نام “نیروی ویژه ایکس (X)” را تشکیل می دهد. این گروه ضد قهرمان که با عنوان جوخه انتحاری یا جوخه خودکشی هم شناخته می شود شامل ددشات، هارلی کوین، برنز تایگر یا ببر برنزی، کاپیتان بومرنگ، کیلر فراست و کاپرهد می باشد که همه ی آنها قاتلانی حرفه ای و دارای توانایی های منحصر به فرد خود هستند. آنها مامور می شوند تا یک شی عرفانی قدرتمند را که مورد هدف افراد شرور دیگری قرار گرفته است، پس بگیرند. در ادامه، اعضای این گروه متوجه می شوند که با دشمنانی روبرو هستند که دارای قدرت های فراطبیعی هستند و برای موفقیت در این ماموریت، باید زندگی خود را به خطر بیاندازند.

گرو که به همراه سه دخترش (که در سری اول به فرزندی گرفت) ، زندگی جدیدی را با لوسی (که در سری دوم با او آشنا شد) آغاز کرده، قصد دارد تا تمام شرارت های پیشین خود را کنار بگذارد و به زندگی اش بطور عادی ادامه دهد. همه چیز به خوبی پش می رود تا اینکه سر و کله برادر دوقلواش درو که بسیار دلرباتر، خوش قیافه تر و موفق تر از گرو است پیدا میشود و این دو برادر با هم همراه میشوند تا آخرین شرارتشان را انجام بدهند...

در سال ۲۱۰۰، زمانی که انسان ها زمین را ترک کرده اند مستعمره ای از جانوران عجیب و غریب در اعماق اقیانوس تشکیل شده است. دیپ اختاپوسی سر به هوا که آخرین بازمانده از نژادش می باشد به همراه دو دوست دیگر آنجا زندگی میکند. اما زمانی که یک تصادف باعث خراب شدن خانهشان می شود، نگهبانان اقیانوس او و دوستانش را راهی سفری پرمخاطره برای پیدا کردن خانه جدید میکنند...