
لورا ( دمی مور ) خود را وقف کارش میکند تا بتواند روزی به عنوان اولین مدیر ارشد زن شرکتی که در آن کار می کند منصوب شود. پس از بروز بحران مدیران ارشد قصداخراج او را دارند اما هابز ( مایکل کین ) نظافت چی ساختمان لورا را مطلع کرده و نقشه ای برای سرقت از شرکت را با او در میان میگذارد...

«اندرو وايک» (کین)، نويسنده ي موفق داستان هاي تريلر، با صحنه سازي جريان يک سرقت از جواهرات همسرش «مارگريت» را طوري ترتيب مي دهد تا محبوب او، «ميلو تيندل» (لو) را به قتل برساند. اما پس از اين که «بازرس داپلر» از راه مي رسد، «اندرو» ادعا می کند که اين يک بازي براي تحقير «ميلو» بوده و گلوله ها قلابي بوده اند...

در اواخر قرن نوزدهم در لندن، رابرت انجیر، همسرش جولیا و آلفرد بوردن بعنوان دستیاران یک شعبده باز باهم کار می کنند. جولیا بر اثر یک تصادف در حین اجرا جان میدهد و رابرت، آلفرد را بخاطر مرگ همسرش سرزنش می کند و رابطه دوستانه بین آنها جایش را به دشمنی میدهد. بعد از مدتی هردو شعبده باز هایی مشهور، و رقبایی سرسخت برای یکدیگر می شوند و در اجرای یکدیگر خرابکاری می کنند. وقتی آلفرد یک حقه ناب را روی صحنه اجرا می کند، رابرت غرق در تلاش برای فاش کردن راز رقیبش می شود و این کار او عواقب غم انگیزی را به دنبال دارد.

سال ۲۰۲۷ است و زنان دیگر نمی توانند بچهای به دنیا بیاورند. درحالی که بحران و آشفتگی پایه های تمدن بشری را متزلزل کرده، دنیای در شرف مرگ و نیستی، آخرین شانس بقایش را در وجود زنی به نام «کی» می بیند، که به گونهای غیر قابل درک باردار شده است و اکنون در حالی که فرقههای متخاصم ملیگرا به جان هم افتادهاند و رهبران دنیا شاهدند که چطور قدرت از دستشان خارج میشود، مردی سرخورده به نام «تیودور» (اوون) ماموریت مییابد از این زن محافظت کند و او را تا بندری همراهی کند تا این آخرین امید بشریت بتواند در امنیت کامل، کودکش را به دنیا بیاورد...

"ایزابل" جادوگر ساده لوح و مهربانی است که تصمیم گرقته قدرتهای خود را کنار گذاشته و زندگی عادی داشته باشد.در طرف دیگر شهر "جک وایت" بازیگر جذابی است که قرار است در بازسازی فیلم "افسون شده" بازی کند.این دو اتفاقی با هم آشنا شده و او قانع می شود که "ایزابل" در این فیلم بازی کند...