
الوئیز، زن جوانی با علاقه به طراحی مد، به طرز مرموزی خود را در زمان و مکان متفاوتی، یعنی سال ۱۹۶۶ در لندن و در بدن خواننده ای به نام سندی، میبیند. او در بدن سندی، وارد یک رابطه عاشقانه میشود. اما با گذر زمان متوجه میشود که زرق و برق دهه ۶۰ لندن آنطور که به نظر میرسد نیست…

آخرین قسمت از سری فیلمهای هری پاتر، در جایی آغاز می شود که هری، رون و هرمیون به دنبال یافتن و نابود کردن سه هورکراکس باقی مانده ی ارباب تاریکی هستند، اشیاء جادویی ای که عمری جاویدان را برای او به ارمغان آورده اند. اما با آشکار شدن یادگاران مرگ، و اطلاع یافتن لرد ولدمورت از هدف هری و دوستانش، نبرد عظیمی آغاز می شود.

ولدمورت قوی تر شده و قدرتش در حال رشد است. در حال حاضر وزارت سحر و جادو و هاگوارتز در کنترل اوست . هری، رون و هرمیون تصمیم گرفته اند کار دامبلدور را به پایان برسانند و بقیه جان پیچ ها را پیدا کنند تا ولدمورت را شکست بدهند. اما برای این سه نفر و بقیهٔ دنیای جادوگری امید کمی باقی مانده است.