ژوئن ۱۸۱۵. فرمانده بریتانیایی «ریچارد شارپ» ( شان بن ) برای آخرین نبرد خود به فرانسه می آید. او به سرجوخه «هارپر» و تفنگ دارانش ملحق می شود و...
پس از بازگشت به یورکشایر، "شارپ" خود را در طرف اشتباه بین کارفرمایان فاسد و کارگران استمثار شده می بیند...
شارپ در حال شکست است و وزیر جنگ هم ادم فاسدی است که در حال توطئه چینی بر علیه او می باشد...
پرتقال سال ۱۸۱۳. گروهی از فراران که "اوبادیه هاکسویل" دشمن قدیمی "شارپ" نیز در بین آنهاست، دو زن شامل همسر یکی از افسران بلند پایه انگلیسی را به گروگان می گیرند. به "شارپ" ۶۰ اسلحه به همراه یک گروه راکت انداز داده می شود تا آن زن را آزاد کند...
سال ۱۸۱۲ اسپانیا. "ترسا" به "شارپ" می گوید که آنها یک نوزاد دختر دارند. از طرفی دشمن قدیمی او، گروهبان "اوبادیا هاکسویل" از گذشته به سراغش می آید و...
هنگ جنوب تحت فرماندهی "سیمرسون" احمق و ترسو، خواهر زاده اش "گیبونز" و دوستش "بری" وارد اسپانیا می شوند. به دلیل بی کفایتی او در انجام یک ماموریت مبنی بر منفجر کردن پل دشمن، پرچم بریتانیا به دست نیروهای فرانسوی می افتد. او تلاش می کند "شارپ" را مقصر جلوه دهد اما "وسلی" متوجه شده و او را به مقام کاپیتانی ارتقا می دهد...
در جنگ شبه جزیره یک گروهبان بریتانیایی مسئول یک کارخانه اسلحه سازی می شود و...