
پنج سال از حضور موجودی ناشناخته و مرموز در زمین می گذرد، موجودی که هر کس آن را دیده بلافاصله خودکشی کرده است. داستان فیلم در مورد مادری است که توانسته طی این ۵ سال با بسته نگه داشتن چشم ها خودش و کودکانش را زنده نگه دارد در حالی که تمام کسانی که قبلا می شناخته خودکشی کرده اند...

داستان فیلم در دوران رکود اقتصادی آمریکا در دهه ۱۹۳۰ روی میدهد. جرج پمبرتن (بردلی کوپر) همراه سرنا (جنیفر لاورنس)، همسر جوان خود که تازه با او ازدواج کرده به کارولینای شمالی میرود تا یک امپراتوری الوار راه بیندازد. حاکمیت موفق و بی رحمانه آنها در کوهستان زمانی پیچیده میشود که سرنا پی میبرد نمیتواند بچه دار شود...

یک زن جوان که به تازگی همسرش را از دست داده، دوست پریشان حال همسرش را برای زندگی با خود و دو فرزندش دعوت می کند. این دوست، که به دلیل از دست دادن همسر خود دچار افسردگی شده است، در ابتدا با این پیشنهاد مخالفت می کند، اما سرانجام قبول می کند. با گذشت زمان، او با کمک خانواده، زندگی خود را تغییر می دهد و به یک مرد قوی و مستقل تبدیل می شود. او به خانواده کمک می کند تا با از دست دادن همسرشان کنار بیایند و با آن روبرو شوند.

"سیسلی" پس از اینکه نامزدش در یک حادثه رانندگی مجروح شده و از کمر به پائین فلج می شود دچار افسردگی عمیقی می شود. او با "نیل" پزشک بیمارستانی که نامزدش بستری است رابطه ای مخفیانه آغاز می کند.رابطه ی آنها وقتی پیچیده می شود که مشخص می شود همسر این پزشک راننده ای است که با نامزد او تصادف کرده است...