محمد دانش آموز هشت ساله ای که در مدرسه نابینایان تهران درس می خواند پس از یک سال همراه پدر به زادگاهش، روستایی در ارتفاعات شمال و نزد مادربزرگ و دو خواهر خردسالش باز می گردد. این بازگشت، مکاشفه او در طبیعت و هستی است. مکاشفه ای که پدر از آن غاقل است. پدر در آستانه ازدواج است و نمی داند با محمد چه کند...
محمد دانش آموز هشت ساله ای که در مدرسه نابینایان تهران درس می خواند پس از یک سال همراه پدر به زادگاهش، روستایی در ارتفاعات شمال و نزد مادربزرگ و دو خواهر خردسالش باز می گردد. این بازگشت، مکاشفه او در طبیعت و هستی است. مکاشفه ای که پدر از آن غاقل است. پدر در آستانه ازدواج است و نمی داند با محمد چه کند...
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
شاهکاری تکرار نشدنی از سینمای ایران که اگر بخوایم رو دستش مثال بزنیم، باید فقط بگیم بچه‌های آسمان!
تمام این لحظات در کنار شخصی که چیزی نمی‌بیند، زیبایی‌های طبیعت را می‌بینیم! تا دنیای کودکی نابینا را با تمام وجود حس کنیم و حسرت او را از ندیدن تمام این صحنه‌های زیبا درک کنیم!
جالب اینجاست که فیلم‌های مجید در عین اینکه تماما درد است و رنج، اما باز هم شادی را هیچ‌گاه از مخاطب نمی‌گیرد و حتی مخاطب‌ را با تمام این درد ها شادتر می‌کند از این زندگی زیبا... درد زیباست در نگاه مجیدی
چقدر قشنگ بود! یادمه یه بار عصر جمعه گذاشتش...بارونم می بارید ...
عالیه این فیلم نمی دونم چرا سینما ما دیگه چنین آثاری ارائه نمی ده
بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران از نظر من...
لامصب فیلم نیست که ، اشک آدمو در میاره ، خیلی عالی و خوب ، بچگیا دیده بودم ولی درک نمیکردم ...
این فیلم واقعا رنگ خداست
یکی از مفهومی ترین فیلمهاست.
یکی از جالبترین حرفاش نحوه وسوسه کردن شیطان بود که کم کم یه فکری رو تو سرت میکاره و بعد میگه اگه جرات نداری گناه کنی،من گناه میکنم و تو فقط نگاه کن و کاری نکن تا شریکم باشی
رنگ خدا با خاطرات بچگیم گره خورده... عالیه