این مستند نگاهی به رابرت مک نامارا وزیر دفاع پیشین آمریکا و طراح جنگ ویتنام دارد.مردی که قبل از تصدی پست وزارت دفاع آمریکا رئیس کمپانی فورد بود و بعدها رئیس بانک جهانی شد. فیلم بر روی مصاحبه های مک نامارا تمرکز دارد و از آن طریق به جستجوی روح مکاشفه وار و مرتعش او می پردازد. او در حقیقت مردی بود که کوشید حس سیاه و سفید دیدن دنیا را بدل به خاکستری کند. این فیلم ساخته مستند ساز معروف ارول موریس است که به خاطر این فیلم در سال ۲۰۰۴ برنده جایزه اسکار شد. در ادامه می توانید تصاویری از صحنه های مختلف فیلم و توضیحات تکمیلی را مشاهده کنید.
این مستند نگاهی به رابرت مک نامارا وزیر دفاع پیشین آمریکا و طراح جنگ ویتنام دارد.مردی که قبل از تصدی پست وزارت دفاع آمریکا رئیس کمپانی فورد بود و بعدها رئیس بانک جهانی شد. فیلم بر روی مصاحبه های مک نامارا تمرکز دارد و از آن طریق به جستجوی روح مکاشفه وار و مرتعش او می پردازد. او در حقیقت مردی بود که کوشید حس سیاه و سفید دیدن دنیا را بدل به خاکستری کند. این فیلم ساخته مستند ساز معروف ارول موریس است که به خاطر این فیلم در سال ۲۰۰۴ برنده جایزه اسکار شد. در ادامه می توانید تصاویری از صحنه های مختلف فیلم و توضیحات تکمیلی را مشاهده کنید.
7
دیدگاه کاربران
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
فیلم از تصاویر آرشیوی و مصاحبه با مک نامارا ساخته شده. موسیقی فیلم توسط آهنگساز مینیمال و مورد علاقه شدید من، Philip Glass ساخته شده . آلبوم موسیقی فیلم هم جداگانه قابل تهیه است.
رابرت مک نامارا، از حزب جمهوريخواه علاوه بر اينکه در دولت دمکرات جان اف کندي وزير دفاع بود، دوست خانوادگي نزديک خانوادة کندي و کسي بود در هنگام ترور جان اف کندي در ۱۹۶۳ جزء حلقة نزديکان ژاکلين کندي بود. رابرات مک نامارا مدت ۱۲ سال در چند دولت آمريکا سمت وزارت دفاع را بر عهده داشت و ازين نظر رکورد دار طول دورة تصدي مقام وزارت دفاع در ايالات متحده است. او در زمان بحران موشکي کوبا در ۱۹۶۱، زماني که به اذعان مورخان معاصر بحرانيترين دورة جنگ سرد و نزديکترين موقعيتي است که جهان به جنگ هسته اي نزديک شد، عضو کميتة اجرايي کابينة جنگي کندي (DEFCOM) بود و در اين سمت در بحرانيترين تصميم جنگ سرد تأثيرگزار بود. مک نامارا همچنين نقش مهمي در تصميمگيريهاي جنگ ويتنام داشت. او که با پس زمينة اقتصاد به وزارت جنگ رفته بود همواره به دنبال طرحهايي براي کاهش هزينه در پنتاگون بود و به همين دليل نيروي هوايي آمريکا را در دهة شصت متقاعد کرد از فانتوم اف ۴ که براي نيروي دريايي آمريکا طراحي شده بود استفاده کند. از نکات جالب ديگر راجع به او اينکه از کساني است که پشت شخصيت دکتر استرنج لاو استانلي کوبريک در شاهکارش به شمار مي رود ( البته دکتر ورنر فونبران آلماني و دکتر ادوارد تلر مخترع بمب هيدروژني هم ماية الهام کوبريک بوده اند). او در قرن ۲۱ و حدود نيم قرن پس از قضاياي بحران موشکي کوبا که در آنها تأثير گزار بود، با برخي از مقامات کوبايي که در آن دوره در پس پردة آهنين درطرف ديگر ماجرا را پيش مي بردند، ملاقات کرد. اينکه کسي مانند جرج بوش پسر در قرن ۲۱ رئيس جمهور آمريکا مي شود و نقطة ديگري از جهان را در خاورميانه به نام علم کردن دمکراسي خواسته و ناخواسته به خاک و خون مي کشد، نشان مي دهد فقط ما ايرانيها نيستيم که به اصطلاح حافظة تاريخي ضعيفي داريم.
تنها دلیلی که سیاستهای مسخره و ایدئالیستی کندی بیش از حد به امنیت ملی امریکا ضربه نزد...نبوغ دیپلماتیک مک نامارا بود وگرنه بحران موشکی کوبا ممکن بود به حقیقت بپیونده
واقعاخوشحالم که عضو سایت شما هستم
the PIG of war ...