وینسنت (تام کروز) که یک آدمکش حرفه ای است وارد شهر لس آنجلس شده تا ۵ نفر را که برای کارفرمایش مزاحمت ایجاد کرده اند به قتل برساند. او به منظور رفتن به نقاط مختلف شهر و از بین بردن قربانیانش نیاز به یک تاکسی دارد. ماکس که یک راننده تاکسی است بی اطلاع از هدف وینسنت ، خود و تاکسی اش را در اختیار او می گذارد و امیدوار است در پایان شب دستمزد خوبی از وینسنت بگیرد. ماکس وینسنت را به محل سکونت اولین قربانی می رساند و منتظر او می شود…
وینسنت (تام کروز) که یک آدمکش حرفه ای است وارد شهر لس آنجلس شده تا ۵ نفر را که برای کارفرمایش مزاحمت ایجاد کرده اند به قتل برساند. او به منظور رفتن به نقاط مختلف شهر و از بین بردن قربانیانش نیاز به یک تاکسی دارد. ماکس که یک راننده تاکسی است بی اطلاع از هدف وینسنت ، خود و تاکسی اش را در اختیار او می گذارد و امیدوار است در پایان شب دستمزد خوبی از وینسنت بگیرد. ماکس وینسنت را به محل سکونت اولین قربانی می رساند و منتظر او می شود…
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
اسمیت به مکس :
به آینه نگاه کن (واقع بین باش)
دستمال کاغذی،تاکسی تمیز،یه روزی کمپانی لیموزین
چقدر پول پس انداز داری؟
یه روزی رویایت (رویای مکس) به حقیقت خواهد پیوست؟
یک شب از خواب بیدار میشی و خواهی فهمید این اتفاق شدنی نیست.
دنیا بهت پشت میکنه، ناگهان میبینی پیر شدی
و رویات هنوز رویاست.
و هیچ وقت هم (به رویات) نخواهی رسید، چون اصلا این (رویا) رو نمی خواستی
این رویا رو توی حافظت فرو می کنی، بعدشم روی بارکالونجر (مارک صندلی راحتی) لم میدی و بقیه عمرت به وسیله ی برنامه های تلوزیون به یک خواب مصنوعی میری.
چه بازی میکرد تام کروز عالی بود. با این که آنچنان قبولش ندارم ولی واقعا تو این فیلم حرف نداشت.مثل یخ سرد بود
عاشق تام کوروزم.....چه نقش باحالی....چه گیریمی. ..چقدر بهش می یومد...فوق العاده بازی کرده.....
فیلمش خیلی خوب بود..ولی یه ایراده بزرگ داشت اونم اینکه تام کروز که اینهمه مهارت داشت تو تیرندازی ..تو فاصله دو متری همه تیراش خطا رفت بعد راننده تاکسی ترسویی که تا حالا یه بار تیر نزده بود تیرش مستقیم خورد تو سینه تام کروز ...یکم هندی بود این قسمتش..از مایکل مان بعید بود
یه تیکه یخ! تنها توصیفی که واسه تام کروز به ذهنم میرسه! اصن عالیه این بشر
چقدر دیالوگ Jason Statham توی این فیلم طولانی و سنگین بود
این که مینویسم نظر شخصیمه:
توی این فیلم (((هر))) اتفاقی که می افته درصد اتفاق افتادنش یک به هزاره! مثل اینه که کل سناریوی سکانسهای هیجانی فیلم، طبق هیجانات و افکار یک نوجوون ۱۵ ساله شکل گرفته. خیلی خطی، به صورت نامعقولی شانسی، به شدت قهرمان گونه و ساده لوحانه. توی هر صحنه، بهم شوک وارد شد که مگه میشه! و به شعورم توهین شد :)
بابا جون! یک بار، دو بار، پنج بار، ده بار ... نه تموم لحظات فیلم... از افتادن جنازه تا گلوله خوردن ها و بند و بساط بعدی.
لطفا اگه هنوز فیلم رو ندیدید یا خواستید دوباره ببنید به این نکته توجه کنید و نظرتون رو بگید.
اگه حضرت تام کروز تو این فیلم بازی نمیکرد، حتی این چند خط رو هم برای این فیلم نمینوشتم.
فقط دبله ببینید