بعد از اینکه انیستیتوی روانی با مشکلات مالی مواجه می شود و محدودیت هایی در پذیرش بیماران بوجود می آید. معلم سابق، «پت سولیتانو» پیش والدین اش باز می گردد و تلاش می کند روابط اش را با همسر سابق اش بهبود ببخشد. وقتی او با تیفانی، یک دختر عجیب که او هم مشکلات خاص خودش را دارد آشنا می شود اوضاع پیچیده تر می شود...
بعد از اینکه انیستیتوی روانی با مشکلات مالی مواجه می شود و محدودیت هایی در پذیرش بیماران بوجود می آید. معلم سابق، «پت سولیتانو» پیش والدین اش باز می گردد و تلاش می کند روابط اش را با همسر سابق اش بهبود ببخشد. وقتی او با تیفانی، یک دختر عجیب که او هم مشکلات خاص خودش را دارد آشنا می شود اوضاع پیچیده تر می شود...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
نقد فیلم دفترچه ای با خطوط نقره ای
((متن از علی پورزاع))
دوست داشتنی....لذت بخش...سرشار از حس زندگی
یکی از مهمترین عناصر یک سناریوی منسجم ریتم و ضرباهنگ است ..دفترچه امید بخش در هر لحظه ضرباهنگی مخصوص به موقعیت میگیرد و جالبتر انکه این برهم زدن به هیچ عنوان برای مخاطب ازار دهنده نیست دفترچه امید بخش بیش از انکه درام باشد کمدیست است و بیش از ان که کمدی باشد پنداموز است....از ویژگی فیلمهای اوراسل به خصوص این فیلم و فیلم جوی ...نگرش منحصر به فردش به بنیان خانواده است...اوراسل پیوندهای شکست خورده را نشان میدهد...رسیدن به نیستی و نا امیدی و نبود حس دوستداشتن را...همه چیز خاکستر میشود و از این خاکستر ققنوسی پدیدار میشود.
داستان حول دو کارکتر مرد و زن ما میچرخد د یک سو پت(بردلی کوپر) مردی که با وجود علاقه زیاد به همسرش نیکی از همسرش خیانت میبیند انهم هنگام پخش اهنگ عروسیشان و این امر سبب اختلالات روانی و منتقل شدنش به تیمارستان میشود و در سوی دیگر تیفانی (جنیفر لارنس)زنی که به تازگی همسر خود را از دست داده و برای جبران غصه هایش با تمام کارمندهای اداره شان رابطه دوستی برقرار کرده و این امر سبب اخراج شدنش از اداره میشود....تا همینجای کار نیز میتوان بار کمدی فیلم را از داستان بیرون کشید و زمانی که پت و تیفانی با هم اشنا میشوند برخوردی سرد با دیالوگهایی طنز گونه که به ظاهر از زبان اسنانهای روانی بیرون میاید با هم سخن میکنند...پت از تیفانی میخواهد نامه ای را به همسر سابقش بدهد و میانجی رابطشان شود و تیفانی نیز در عوض شرکت در مسابقه رقص به همراه او را شرط میکند
شاید اوراسل از ساختار روانی گری و بیاماریهای روحی سخن کند ولی خود نیز به سبک همیشگیش این ساختار ها را میشکند در واقع این بیماری روانی کارکتری مانند فیلمهای دیگر نمیسازد این جنون تنها برای افزودن بار کمدیست..دو شخصیت اصلی ما به خاطر این بیماریهای روحی است که میتوانند دیالوگهای بسیار قدرتمند و در عین حال با مزه و کنایه امیزی را ادا کنند به طور مثال زمانی که پت تیفانی را ه.ر.ز.ه شهر خطاب میکند تیفانی به پت میگوید:من چیزی که میگی بودم ..ولی الان دیگه نیستم..یک قسمت از من همیشه اون باقی میمونه و اون قسمتم رو هم کنار بقیه خصوصیاتم دوست دارم..ولی سوال اینجاست .تو هم میتونی همچین چیزی رو راجع به خودت بگی؟میتونی خودت رو ببخشی؟
یکی دیگر از کارکترهایی که در فیلم نقش کلیدی دارد پدر پت با بازی بی نظیر رابرت دنیروست..در ظاهر اینطور به نظر میرسد که پدر پت بین دو پسر خود فرق گذاشته و برادر پت را بیشتر مورد حمایت قرار میدهد این از زمانی که پت از بیمارستان وارد خانه شده و عکس برادرش را بالای عکس خودش میبیند مشخص است و در ابتدا رابطه سردی بین پت و پدرش وجود دارد ولی این سردی کم کم رو به گرمی میرود...از المانهایی که به بار کمدی شخصیت پدر پت میفزاید خرافاتی بودنش است اون مداما با دوست قدیمی خود رندی سر نتیجه مسابقات فوتبال شرط بندی میکند و فوق العاده خرافاتیست مثلا پیرهنی که به تن دارد و یا نحوه دستگرفتن ریموت تلوزیون و نوع روابط با دوستانشان را در برد و باخت مسابقه دخیل میداند.
و کارکتر دیگر دنی دوست پت (با بازی کریس تاکر) که صرف افزودن بارکمدی ملحق شده و بسیار مهربان و دوست داشتنیست وپدر پت ا او را سبب خوش شانسیش میداند....شخصیت پدر و مادر پت و همچنین دنی انقدر قدرتمند تعریف شده اند که مخاطب گاهی درگیریها و روایت دو کارکتر اصلی را فراموش میکند و دست به هواداری از این سه تن میزند.....به یاد ندارم در یک فیلم مخصوصا درام و کمدی چنین چیزی را دیده باشم.
شاید هوادارن این ژانر گاهی ادعا کنند که کلیشه دیدند شاید در برخی سکانسها این ادعا اثبات شود اما باید به دغدغه اوراسل هم توجه داشت..اوراسل قصد در گفتن این دارد که :شاید پیوندها شکسته شوند ...شاید همه چیز خراب شده باشد اما میتوان ایستاد و پیوندهای جدیدی ایجاد کرد تفاوتی ندارد این پیوندها بین چه کسانی شکل گیرد ..دو روانی...یک خرافاتی و یک روانی ...یه ..زه و یک پرخاشگر...مهم دوست داشتن و پایبندی به خانواده است.
کمدی فیلم انقدر زیبا در بطن درام نقش میبندد که مخاطبین حرفه ای این ژانرسینما میتوانند حس کنند هیچگونه حرف اضافه و لودگی در کار نیست ما یک سیت کام نداریم ما چیزی را در روایت نمیبینیم تماما عمل است و این عمل در شخصیتها نمود پیدا میکند.
پدر پت که با تیفانی مشکل دارد و از او خوشش نمیاید.. پس از استدلالات وسواس گونه تیفانی از اینکه وقتی پت با اوست سبب برد تیم محبوب پدر پت میشود و تیفانی در قلب پدر پت جا باز میکند و اینجاست که شرط جدیدی با رندی بسته میشود ..رستوران پدر پت در برابر حداقل امتیاز پنج از مسابقه رقص و برد تیمش در برابر برد تیم رندی شاید بتوان گفت سکانس رقص رندی و پت تماشایی ترین سکانس فیلم است ...رقصی زیبا و در عین حال خنده دار و حوادث بعد از رقص..
یکی از زیباترین بخشهای فیلم شکل گیری رابطه گرم بین پت و پدرش در طول فیلم است
یکی زمانی که دنیرو از پت میخواهد برای گذشته اورا ببخشد و سعی در احیای رابطه شان کند(با بازی بی نظیر دنیرو)و دیگری زمانی که دنیرو به پت میگوید تیفانی همان زنیست که پت باید با او زندگی کند چون میبیند که تیفانی پت را دوست دارد.
شاید شمایل این رمانس با بیماری روانی محور پذیرد ولی باطنش با صمیمیت و صاف و سادگی بیمارهای روانی محور میگیرد
در مورد بازی بردلی کوپر باید گفت بازی بی نقص و مورد پسندی را ارئه داددر پلانهایی که باید از بازیگر مقابل خود تاثیر میگرفت(مانند پلانی که پدر وقتی پت در رختخواب بود امد و با او همصحبت شد) به خوبی اینکار را انجام داد و در پلانهایی که باید تاثیر میگذاشت(پلانی که علاقه اش را به تیفانی ابراز کرد) به خوبی از پس اینکار هم برامد و نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
اما بدون شک تمام فیلم در یک کفه ترازو و بازی اعجاب انگیز جنیفر لارنس انهم در سن بیستو دو سالگی در کفه دیگر ان قرار میگیرد...جنیفر لارنس موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد که بی تردید شایستگی تام داشت...
اندک بازیگرانی هستند که بتوانند در چشمان نافذ رابرت دنیرو نگاه کنند و در بازی او ذوب نشوند اما جنیفر لارنس پا به پای بازیگران دیگر امد و خود را محور داستان قرار داد و شاید برای دسته ای از مخاطبین تیفانی بالاتر از پت میدرخشید..
دفترچه امیدبخش یک کمدی درام عالیست.ساختار میافریند و ان را در هم میشکند.خیلی سال بود که فیلمی به این خوبی در این ژانر ظهور نکرده وبود.
واقعا اسکار حقش بود
فیلم که خیلی قشنگ بود هیچ حرفی توش نیست
من اون تیکه اول ک کنار هم می دویدن یاد ضرب المثل دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید افتاده بودم
خیلی فیلم حال خوب کنی بود اخرشو با لبخند کامل دیدم,بازی ها فوص العاده زیبا بود که حتی به نظرم بردلی کوپر هم شایسته اسکار بود,با اینکه داستان یجورایی قابل حدس بود اما کارگردان و بازیگرا اینقد کارشونو خوب انجام دادن که نمیشه از فیلنامه ایراد گرفت,امتیاز : ۸
اها یه نکته هم درمورد اون قسمت رقصشون,زیبا بود ولی بهترین رقصی که تو عمرم دیدم و بعد دیدنش یه ربع به سقف اتاق خیره شده بودم در سریال friends بود که خواهر و برادر تو مراسم کریسمس میرقصن,حتی اگه سریالو ندیدین و نمیخاین ببینین( که حتما ببینین) برید قسمت رقصشو پیدا کنین ...فدااا
عالی بود
یه فیلم خیلی خوب دیگه از دیوید او راسل که فیلم به فیلم سبک کارش رو تغییر میده.
باز هم شخصیت پردازی های خاص و درست حسابی و پایان خوش قابل پیشبینی که چون قدرت فیلم به جزییات دیگشه از ارزش فیلم کم نمیکنه.
نکته ای که راجب فیلم های کمدی رمانتیکه اینه که اینجور فیلم ها معمولاً نمی تونن پایان تلخ یا پیچیده ای داشته باشن، برای همین باید چیز های دیگه فیلم قوی باشه تا ضعف پایان بندی به چشم نیاد مثل نیمه شب در پاریس وودی آلن که ارزش اصلی فیلم به خاطر لحن خاص و درونمایه قابل تامل فیلمه. توی این فیلم قدرت شخصیت پردازی و مسئله شرط بندی پدر که مخاطب رو حسابی درگیر ماجرا میکنه و در نهایت کنایه فیلم در حقیقت مثبت اندیشی و امید تونسته به فیلم قدرت بده.
بازیگر ها هم که طبق معمول فیلم های دیوید او راسل بسیار عالی هستند. بردلی کوپر که چشم هاش نیمی از بار شخصیت رو به دوش میکشه( باورش سخته چشم های پت دیوونه همون چشم های تک تیرانداز ورزیده آمریکایی یا مامور ریچی دو ماسو شیادی آمریکایی باشه) و جنیفر لارنسی که همه اعتبار خودش حداقل تو جوایزش رو مدیون این کارگردانه.
نکته خیلی جالبی تو فیلم های او راسل برای من دعوای خونواده شخصیت اصلی با معشوقه اونه که تو هر سه تا فیلمی که ازش دیدم قسمت زیادی از جذابیتشون رو به عهده داشت. از سکانس درخشانی که مادر و خواهر های بوکسوره خلوت عاشقانه و لذت بخش اون با معشوقه اش رو به هم می زنن و قضیه منجر به کتک کاری و فحش میشه، تا سکانس حضور امی آدامز تو رستوران و تقابل اون و رزالین که نهایتآ منجر میشه به بوسه تحقیر آمیز جنیفر لارنس تا سکانس اومدن برق آسای جنیفر لارنس به خونه پدری پت و مجادله خنده دار بر سر فوتبال که مجموعاً از سکانس های مورد علاقه من هستن.
یک فیلم عالی با بازی عالی خانم لارنس
این فیلم ببینبد خیلی خیلی عالی،بخصوص بازی جنیفر لارنس؛من از این بازیگر اصلا خوشم نمیومد ولی بادبدن این فیلم نظرم عوض شد