دین و سیندی زوجی هستند که دیگر مثل سابق عاشق و دلباخته هم نیستند. آنها همیشه با هم بحث و جدل می کنند و به نظر می رسد که هیچ وقت نمی توانند با هم به تفاهم برسند. تنها عاملی که باعث شده هنوز این دو با یکدیگر زندگی کنند، دختر خردسالشان است. اما به واقع چه چیزی باعث شده تا آنها که در ابتدای رابطه شان به شدت عاشق یکدیگر بودند تا به این حد از یکدیگر متنفر باشند؟ حالا به چند سال قبل بر می گردیم، زمانی که این دو تازه با یکدیگر آشنا شده بودند، سیندی یک پزشکیار است که رویای پزشک شدن را در سر می پروراند اما دین نقاش ساختمان است. این دو بعد از مدتی به یکدیگر علاقه مند می شوند علی رغم اختلافاتی فاحشی که با یکدیگر دارند تصمیم می گیرند با یکدیگر ازدواج کنند، شاید که با هم به تفاهم برسند و...
دین و سیندی زوجی هستند که دیگر مثل سابق عاشق و دلباخته هم نیستند. آنها همیشه با هم بحث و جدل می کنند و به نظر می رسد که هیچ وقت نمی توانند با هم به تفاهم برسند. تنها عاملی که باعث شده هنوز این دو با یکدیگر زندگی کنند، دختر خردسالشان است. اما به واقع چه چیزی باعث شده تا آنها که در ابتدای رابطه شان به شدت عاشق یکدیگر بودند تا به این حد از یکدیگر متنفر باشند؟ حالا به چند سال قبل بر می گردیم، زمانی که این دو تازه با یکدیگر آشنا شده بودند، سیندی یک پزشکیار است که رویای پزشک شدن را در سر می پروراند اما دین نقاش ساختمان است. این دو بعد از مدتی به یکدیگر علاقه مند می شوند علی رغم اختلافاتی فاحشی که با یکدیگر دارند تصمیم می گیرند با یکدیگر ازدواج کنند، شاید که با هم به تفاهم برسند و...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
قرار نبود این فیلم انقدر آزار دهنده باشه اما شدیدا اعصابم را به هم ریخت.بخشیش بر می گرده به خاطر حضور معجزه آسای گسلینگ.وقتی این مرد حرف می زنه دیوانه می شم.چه وقتی تو رانندگی حرف نمی زنه اذیت می شم و چه وقتی تو این فیلم حرف می زنه و گریه می کنه کنترلم را از دست می دم...از گسلینگ بگذریم که هر چه ازین بشر خارق العاده بگم کم گفتم.ساعت ها میشه این مرد را نگاه کرد و لذت برد.
فیلمنامه را بی نقص نـــمی دونم چون به نظرم راجع به تغییر شخصیت ها مخصوصا سیندی سطحی عمل کرد و پشت بازی های خارق العاده دو بازیگر یه سری چیز ها قایم شد.
از این هم بگذریم.
باید چه کار کرد؟باید به چی اعتماد کرد؟نباید به احساسات اعتماد کرد؟عشق چیه؟توهمه؟
گسلینگ(دین) جایی تو فیلم میگه مرد ها عاطفی ترن و وقتی یک نفر را می خوان واقعا می خوانش, اما خانم ها منتظر بهترین و شغل بهتر می مونن؟ جریان چیه؟ باید دیوانه شد؟باید انقدر به این موضوعات فکر کرد تا دیوانه شد یا مثل کسایی که حداقل به ظاهر اصلا فکر نمی کنن و فقط دارن لذتشو می برن رفتار کرد؟ جریان چیه؟ آیا باید این معمای زندگی را حل کرد یا ازش گذشت؟
مغزم داره می ترکه...
آهنگ دیوانه کننده ی فیلم با نام و من و تو و ملودی روانی کننده اش:
http://mp۳.ink/mp۳/penny_and_the_quarters_you_and_me.html
بسیار عالی بود...
اینکه قسمتی از گذشته و زمان حال رو نشون میداد باعث میشد ادم به این فکر بیفته همه که تو ام جزوشون هستی فکر میکنین هرگز همچین سرنوشتی ندارید و زندگیتون مثل پدر و مادراتون نمیشه...اما این دقیقا همون اتفاقیه که برای همه میفته...
عشق رو نشون میده که بفهمید وقتی همچین حسی رو تجربه میکنید در اغاز همه چیز واقعیه...و فکر میکنید تا اخر قراره همینطور باشه....هر عادت خاصی که طرفتون داره...هر کاستی ای که داره ...براتون پرستیدنی و لذت بخشه اما زمان که میگذره دقیقا تمام اون چیزایی که براتون لذت بخش بوده عذاب اور میشه...حتی از شنیدن صداش اذیت میشید...قبلا فقط منتظر حرف زدن با هم بودید...اما الان حتی نمیتونید یک کلمه با هم همصحبت بشید و ازش لذت ببرید...هر چیزی...تقریبا هرچیزی...کوچکترین کلمه ای بینتون باعث سوء تفاهم میشه و دیگه فقط کاستی های طرفتون رو میبینید...اینکه به خاطر بودن با اون چه چیزهایی که براتون مهم بوده رو فدا کردید...و همش این حس رو دارید که در این زندگی قربانی شدید...و میتونستید با کسی باشید که بیشتر از اینا لیاقتتون رو داشته باشه...
دیگه از رابطه ی جنسی با شریکتون لذت نمیبرید...می خواید همه چیز مثل سابق باشه، مثل زمانی که درگیر روزمرگی نشده بودید...و با پس زدن شریکتون می خواین بهش بفهمونید که از این زندگی ای که داریم راضی نیستم...که خوشحال نیستم...که خوشبخت نیستم....یه کاری بکن! ... و مهم نیست که اون چه کاری بکنه....و چه چیزی بگه...هرکاری کنه دیگه اون حس سابق رو در تو بوجود نمیاره...و چون هنوز هم دوستش داری می خوای که درستش کنه...
گاهی اوقات دلبستگی هایی که توی زندگی داری مثل خاطرات ...مثل فرزند...که مهمترینش میتونه باشه، که به خاطر اونا از حسی که توی زندگی مشترکت داری چشم پوشی میکنی و ادامه میدی و سعی میکنی شرایط رو کمی بهتر کنی....
مساله ای که هست اینه که گاهی هر دو طرف میخوان همه چیز رو درست کنن ولی نمیشه....چون صحبت کردن با همدیگه رو یادشون رفته....خلاصه گاهی اوقات میشه و گاهی اوقات نمیشه....حتی فکر کردن بهش هم ترسناکه اما این چیزیه که هست...
در مورد بازیاشون بگم هر دو فوق العاده بودند...ریان گاسلینگ که علاقه ی شخصی و خاصی بهش دارم و میشل ویلیامز که به نظرم یکی از بهترین بازیگران زن حال حاظر جهانه....
من به این فیلم ۹ میدم...واقعا فوق العاده بود....
اسپویل...
پ.ن: اخه دختر ریان گاسلینگ رو ول میکنن؟؟؟ هر جورم باشه اصلا....
تازه به اون مهربونی.....به اون نجیبی.......
این چه کاری بود دختر؟؟؟!!!!!!!!! D:
عاقبت زیاد اهمیت دادن به یک دختر.
همین الان فیلم رو دیدم
اینکه فیلم خیلی هم از واقعیت دور نیست مهم نیست
چیزی که مهمه اینه که تو تمام قسمتای فیلم دین توی خونس و فیلم داره ب ما میگه اون تو خونه میخوره میخابه مست میکنه و فقط سیندی که کار میکنه
ولی خود دین میگه من میرم سر کار میام خونه و پیش تو ام
از لحظه اول ما داریم یه رابطه به شدت سرد رو میبینیم , سردی نه طرف هردو فقط از طرف سیندی
داستان راجب اختلافای بین دوطرف نیست
راجب یه زن و شوهره که زنه حتا ذره لیاقت نداره
پسره بچه ای رو ک مال خودش نیست بزرگ میکنه , ب خاطر دختره کتک میخوره , با دختره ازدواج میکنه ک دختره تنها نباشه , خیلی دوستش داره , هیچوقت دست روش بلند نمیکنه , و جالب اینجاست هروخ دعواشون میشه داد نمیزنه و از دختره میپرسه میخای منو بزنی؟...
زنی ک ملوم نیست از چه چیزی بریده از چی خسته شده از چی ناراحته
دین رو میبینیم ک حلقش رو دور میندازه و ۳۰ ثانیه بعد دنبال حلقه میگرده
هروخ میخاد با سیندی سکس داشته باشه اونو پس میزنه و حتا نمیخاد دین رو ببوسه
یه داستانه تلخ و زننده که ملوم نیست اینا دقیقن سر چی مشکل داره فقط داستان حال و گذشته ... پس اتفاقایی که بین گذشته و حال افتاده چی؟ سردی سیندی از چیه؟ چرا حق به جانب میگیره چرا همش قصد داره دعوا راه بندازه و بندازه گردن دین
نمیفهمم
به فیلم چیزی بیشتر از ۶ نمیدم
(طبق معمول این فقط نظر منه ن از روی تکبر و غرور...فیلم رو کامل و با دقت دیدم و بد نظر دادن )
تلخه تلخه تلخ!
واقعا غم انگیزه و شاید بتونم بگم پشیمونم از دیدنش نه به خاطر بد بودن فیلم بلکه به خاطر اینکه به زیبایی اون غم و تلخیش رو بهم منتقل کرد ....
۷/۱۰
.خیلی بد بود
جمعه ۲۶خرداد۱۳۹۶
فیلم درام اجتماعی خانوادگیه-عاشقونه ی حماسی نیس بینه دوتا جوون.
۶.۵ از ۱۰
یه مقداره کم اسپویل:
فیلم در رابطه با اختلاف یه زنوشوهره که توی زندگی دیگه به بن بست خوردن و دیگه نمیتونن باهم کنار بیان.چیزایی نشون میده که درواقعا الان خیلیا گرفتارش در جامعه امروزی و واقعیت که نتیجه ی خیلی از این زندگیا به طلاق ختم میشه
از نظره من آدم بده ی داستان زنه بود.چون با تمام هرزگیاش(با۲۵تا مرد خابیده), رایان(دین) اومد بااین ازدواج کرد و زندگی ای دوباره بخشید به این زن-اما حالا که رایان(دین) تنها مشکلش بیکاربودنشه اونم نه همیشگی,زنه هرزه ی قصه بیزار شده ازاین مرد.که این ناجوانمردانس و البته ذاته واقعیه یسری از زنا واقعا همینه.کافیه یه مدت بی پول بشی تا ازت سرد بشن.
مرده قصه ی ما راس میگه یسری از زنا با شغلو پوله مردا ازدواج میکنن.
آخرش با دیالوگ رایان خیلی حال کردم که گفت تو قول دادی که درتمام خوبی ها و بدیهام کنارم باشی یادته؟
یک فیلم تلخ عاشقانه با روایت غیر خطی و داستانی مبتکرانه و کارگردانی هنری با بازی احساسی میشل ویلیامز