مستندساز معروف Michael Moore بار دیگر در این مستند به سیاست های آمریکا حمله میکند و نشان میدهد که دولت آمریکا چه چیزهایی را می تواند از دیگر ملت ها یاد بگیرد...
مستندساز معروف Michael Moore بار دیگر در این مستند به سیاست های آمریکا حمله میکند و نشان میدهد که دولت آمریکا چه چیزهایی را می تواند از دیگر ملت ها یاد بگیرد...
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
این مایکل چرا نمیاد مملکت اسلامی پیش طرفداراش؟
این نشون میده آمریکا کلی مشکل داره و کشور ما هیچ گونه مشکلی نداره چون هیچ فیلمی در مورد سیاست ها ساخته نمیشه
خ خ خ خ خ
الان صدا سیما برنامه واسه پخش پیدا کرد.
نههه خیییر آمریکا هیچ غلطی نمیتونه بکنه میدونی چه رااااااا
این مایکل مور با کاپیتالیسم (سرمایه داری) مخالفه ولی جالبه خودش ۵۰ میلیون دلار داره، چیزی که از متوسط جامعه آمریکا و هر جامعه ای بسیار بالاتره
دوستان آمریکا بهشت برین نیست و هر کشوری برای خودش مشکلات ای دارد. ایران هم مشکلانی داره در این شکی نیست. و این دو موضوع هیج ارتباطی با هم ندارند.
بعد از فروپاشی رژیم دیکتاتور پهلوی وبه ثمر رسید نهضت انقلاب اسلامی و ورود دموکراسی به ایران مسیله ای به نام نقد به دولت و حکومت موضوعیت گرفت، چیزی که قبل از انقلاب تاحدی شبیه به شوخی بود ،چیزی که میتوانستیم آنرا را تا حدی در برخی از فیلمهای موج نو سینما مانند گوزنها،سفر سنگ و ... مشاهده کرد. شاید بتوان گفت که بعد از انقلاب نیز مسیله نقد و نقادی به دولت ها نیز بسیار بد مطرح گردید. این مسیله را خصوصا میتوان در دولت های بعد از جنگ مشاهده کرد.به نحوی که کمتر دولتی بوده که انتقاد پذیر بوده باشد. هر دولتی که آمد کمی ها و کاستی هارا به گردن دولت قبلی انداخت تا خود را تبرئه کند. شاید هم بتوان مسیله انتقاد و نقد اجتماعی سیاسی را ناشی از منتقدین دانست. منتقدینی که شاید در جاهایی پارا از حق فراتر میگذارند و با در نظر گرفتن منافع جناهی بجای منافع ملی مسئله مورد نظر خودرا ناعادلانه میکوبند و از صداقت که از اصول اولیه نقد است فاصله میگیرند.
مستند ایندفعه به کجا حمله کنیم؟ از نمونه های تقریبا خوب و شاخص نقد دلسوزانه به دولتهاست. مستندی دو ساعته که در چندین زمینه به نقد سیاست های اقتصادی صنعتی و البته سبک زندگی آمریکایی میپردازد.
در این مستند بلند مایکل مور به عنوان مستند ساز به چندین کشور اروپایی سفر میکند و وضعیت موجود در اقتصاد، فرهنگ، آموزش،کار و رسیدگی های قضایی آنجا را با کشور خودش یعنی ایالات متحده مقایسه میکند.
نکته قابل توجه این مستند اینست که مایکل مور توانسته به نقد تقریبا همه جانبه ای از وضعیت آمریکا بپردازد. به طور مثال با مسافرت به فرانسه و رفتن به یکی از مدارس ابتدایی متوجه میشود که کودکان فرانسوی در میان روز یک ساعت کامل برای صرف نهار وقت دارند، زمانی که در ایالات متحده حدود یک ربع است .کودکان این مدرسه که تحصیل در آن تقریبا رایگان است در میان روز بجای خوردن غذاهای ناسالم به سبک آمریکایی از غذاهای تازه طبخ شده ی کاملا سالم تغذیه میکنند. یک نکته جالبی که در این مدرسه وجود داشت استفاده کردن از آب به جای نوشابه های غیر طبیعیست به نحوی که بچه های این مدرسه اصلا شرکتی به نام کوکاکولا را نمی شناسند که این مسیله باعث تعجب مایکل مور گشت. یا با سفر به کشوری دیگر متوجه میشود که کارگران آنجا در روز وقت خاصی برای استراحت و تفریح دارند و کارگاه های آنها اصلا تاریک و بی روح نیست و بر دیوار های این کارخانه ها ضمن وجود داشتن پنجره (که خیلی برای مستندساز عجیب بود) رنگ های شاد نیز دیده می‌شد و یا با رفتن به کشوری دیگر متوجه می‌شود که وضعیت زندانهای این کشور بسیار متفاوت با آمریکاست.آمریکایی که حدودچهار میلیون زندانی دارد (که البته بیشتر آن را سیاهان تشکیل میدهد) در مقابل برخی کشور های اروپایی از وضعیتی به شدت اسفناک برخوردار است. زندانهایی که درآن نژادپرستی به شدت بیداد میکند و نگهبانان در برخورد با زندانیان به شدت قاطعانه برخورد می‌کنند به نحوی که در برخی موارد منجر به مرگ زندانیان گشته است. یا با سفر به کشوری دیگر با رییس جمهور آن کشوری ملاقاتی چند دقیقه ای انجام میدهد که این مسیله نیز به شدت برایش جالب است چون دیدار با رییس جمهور آمریکا حتی برای مستندسازی معروف مانند مایکل مور نیز بسیار دور از ذهن است.
اما با تمام این مقایسه ها وانتقادات شدید وعمیقی که این مستند ساز برنده اسکار نسبت به جامعه خود روا می‌دارد در همه جای فیلم یک پرچم آمریکا همراهش است، پرچمی که نماد وطن پرستی فیلمساز است و هر جایی را که فیلمسازمورد علاقه خودش می‌بیند پرچم کشورش را در آنجا نصب میکند و می‌گوید سرزمین من هم باید اینچنین باشد. به نظر من از این بهتر، زیبا تر ومقتدرانه تر نمی‌شد جامعه ای را نقد کرد. نقدی دلسوزانه ونه از روی کینه ورزی های فردی،مذهبی وسیاسی.
یقینا اگر این چنین مستندی قرار بود توسط قاطبه فیلمسازان ما ساخته شود با فیلمی سیاه نما، ذلیلانه و شدیدا از موضع ضعف روبرو بودیم. فیلمی که مانند اکثر آثاری که در خارج از کشور جایزه می‌گیرند به دنبال نشان دادن بدیهای ایران بود ،آن‌هم صرفا بدی و نه حتی اندکی خوبی. و از ایرانی ویرانه ای را نشان جهان میداد که بیننده های داخلی و خصوصا فرنگی را به این فکر بیاندازد که در این کشور مردمش حتی از حقوق اولیه حیاطی نیزبرخوردار نیستند و ایران رانیز جایی بدانند مانند کشورهای قحطی زده آفریقایی.
در انتها میتوان مستند ایندفعه به کجا حمله کنیم؟ را که با تم طنز قصد بر نقد جامعه وبیدار کردن مردم در مقابل سیاست های غلط و جنگ افروزانه آمریکایی را دارد را یکی از بهترین مستند های مایکل مور بدانیم مستندی به شدت تند وتیز که فقط از شخصی مانند مایل مور انتظار ساختن آن را میتوان داشت.
چقدر ذوب در آمریکا
زیاد بود نمیدونستیم