نگاهی میکنیم به زندگی دو دختر نوجوان ، دو دوست جدانشدنی به نام های جینجر و روزا که در لندن ۱۹۶۰ بزرگ شده اند...
فیلم درباره رابطه عاشقانه شخصی به نام اف دی آر و دختر عمویش مارگارت استاکلی است، داستان « هاید پارک در هادسون » در آخر هفته ای در سال ۱۹۳۹ زمانی که شاه و ملکه انگلستان از شهر نیویورک دیدن کردند اتفاق می افتد...
دو کودک که در زمان آزادی هندوستان از استعمار انگلیس به دنیا آمده ایند، در کشوری بزرگ می شوند که هیچ چیز آن شبیه به دوره ی والدین شان در آنجا نیست...
داستان در مورد دختر لالی است که در مکانی زندگی می کند که از زن ها برای سوء استفاده نظامی ها استفاده می شود. او تصمیم به فرار دارد و سعی می کند راهی برای آزادی پیدا کند...
گروهی از خلافکاران تازه کار در حال دزدی از یک بانک هستند، و در همین حال چند کارگر مشغول کندن یک قبرستان می باشند که ناگهان جنازه ای، یکی از آن ها را گاز می گیرد و به شکل زنجیره ای تمام کارگران و بعد از آن ها تمام اهالی شهر لندن به زامبی تبدیل می شوند. بانک زن ها از دست پلیس فرار می کنند اما خود را در میان گله ای از زامبی ها محاصره شده میابند...
یک زوج قرار است بزودی جشن ازدواج بگیرند. ساقدوش داماد تصمیم میگیرد؛ عروسی آنها را فیلم برداری کند و به عنوان هدیه به آنها تقدیم کند...
تینکربل به همراه دوستش Periwinkle به جنگل زمستانی می روند دوستانش نیز به او ملحق می شوند تا راز بالهای پری را کشف کنند …
یک گروه اکتشافی به قصد یافتن سرنخ هایی از یک لاشه دایناسور، عازم جنگل های کنگو می شوند. در میانه راه یک فرد محلی و یک خلبان هلیکوپتر نیز به آنها ملحق می شوند. طولی نمی کشد که هلیکوپتر توسط جانورانی پرنده سقوط می کند و آنها متوجه می شوند با جمعیت عظیمی از دایناسور ها روبرو هستند...
چند دختر و پسر جوان بریتانیای به کلبه ای دورافتاده برای یک پارتی شبانه می روند. در ازای شادی و سرگرمی که آنها انتظار داشتند، با قاتلی روبرو می شوند که قصد دارد با قتل آنها انتقام مرگ برادرش را بگیرد...