
«برگمن» (ال پاچینو) به همراه «مایک والاس» تهیهکنندهی یک برنامهی خبری جنجال برانگیز در کانال CBS به نام «شصت دقیقه» هستند. او همواره به دنبال سوژههای داغ و دردسرساز میگردد که در این حین به یک پروندهی مشکوک در مورد کمپانیهای تولید سیگار برمیخورد. “برگمن” برای به دست آوردن اطلاعات دقیق به سراغ یکی از کارمندان ارشد کمپانی مذکور به نام «جفری وایگند» (راسل کرو) که اخیرا اخراج شده است میرود، پس از اصرار فراوان برگمن و دادن تضمینهای لازم، از جمله عدم نمایش تصویر او در برنامه، جفری اطلاعات و اسرار بسیار تکاندهندهای را در اختیار برگمن میگذارد و حتی در برنامهی تلویزیونی وی حاضر و پرده از رازی تکاندهنده برمیدارد ولی کمپانیهای عظیم دخانیات مانع از پخش این مصاحبه میشوند...

نيويورک، اوايل دهه ي ۱۹۹۰. «فرانک پيرس» (کيج)، راننده ي آمبولانس شيفت شب در آستانه ي فروپاشي رواني است. «فرانک» همواره از اين که موفق به نجات جان زن جواني به نام «رز» نشده، احساس عذاب وجدان مي کند. تا اين که دل باخته ي «مري» (آرکت)، دختر سابقا معتاد «آقاي برک» جانسن مي شود. «آقاي برک» مردي است که بر اثر سکته ي قلبي به حالت اغما رفته و «فرانک» او را به بيمارستان رسانده است.

داستان فیلم درباره ی “روبین هریکن کارتر”است. او یک ورزشکار افریقایی-امریکایی است که در برابر مشکلاتش برای تبدیل شدن به یک بوکسر در رده ی سبک وزن ها به مبارزه برخاست. اما رویا هایش با متهم شدن وی به قتل های سه گانه و محکومیت به زندگی سه گانه ی طبیعی خاموش شدند. با وجود تبدیل شدنش به عنوان یک ستاره و لجاجت و تلاشش برای اثبات بی گناهی اش از طریق نوشتن شرح زندگانی اش, سال ها تلاش بی ثمر او را دلسرد رها کردند. ولی وقتی که مربیانش با خواندن کتاب زندگی اش متقاعد شدن که حرفش را قبول کنند که میتوانستد با اعلام بی گناهی وی تبرئه اش کنند, اوضاع عوض شد و …

«راوي» (نورتن)، جواني پريشان حال پي مي برد که به کمک مشت بازي با دست هاي برهنه، بيش از هر زمان ديگري احساس زنده بودن مي کند. او و «تايلر دردن» (پيت) که به دوستاني صميمي تبديل شده اند، هفته اي يک بار با هم ملاقات مي کنند تا با هم مشت بازي کنند. در حالي که افراد ديگري هم به باشگاه شان مي پيوندند، محفل شان به رغم آن که رازي است بين شرکت کننده هايش، شهرت و محبوبيت يک باشگاه زيرزميني را پيدا مي کند.