
گروهی از خلافکاران به رهبری «پایک بیشاپ» در مرزهای مکزیک مورد تعقیب دولت ایالات متحده قرار دارند. «دیک تورنتون» که خود یکی از این خلافکارهاست توسط دولت اجیر شده تا در صورت دستگیری گروه پایک به صورت زنده یا مرده از زندان آزاد شود. پایک برنامه سرقت بزرگ سلاح برای ژنرال موباچی مکزیکی را میریزد که تحت فشار دشمنانش است و همه وارد یک راه بدون بازگشت میشوند...

کريسمس سال ۱۱۸۳. »هنري دوم« (اوتول)، پادشاه انگلستان و نيمي از فرانسه، ده سالي است که همسرش، »الينور« (هپبرن) را به جرم دخالت در امور مملکتي به برج سالزبري تبعيد کرده است. »هنري« مي خواهد جانشين خود را تعيين کند؛پس »الينور« و سه پسرش، »جفري« (کاسل)، »ريچارد« (هاپکينز) و »جان« (تري) را فرا مي خواند...

«رزمري» (فارو) و «گاي» (کاساوتيس) «وودهاوس» زوج جواني هستند که به آپارتمان تازه شان اسباب کشي مي کنند. آن دو خيلي زود با «ميني» (گوردون) و «رومن» (بلکمر) «کاستوت»، زن و شوهر مسن و غير عادي همسايه صميمي مي شوند. «رزمري» باردار مي شود و آرام آرام به اين تصور مي رسد که «کاستوت ها» ي شيطان پرست او را وسيله ي به دنيا آوردن فرزند شيطان کرده اند...

فیلم در دوران ماقبل تاریخ شروع می شود جائیکه با ظهور بلوکه ای عظیم میمونها وحشتزده به اینسو و انسو می روند. سپس به عصر مدرن می رویم جائیکه بلوکه ای دیگر روی ماه کشف شده است که امواجی را مداوما به مشتری می فرستد. دکتر دیوید بومن (کی ر دول آ)، فرانک پولی (گری لاکوود)، سه دانشمند منجمد شده و هال ۹۰۰۰ کامپیوتری که مغز سفینه است به مشتری فرستاده شده اند تا گیرنده امواج را شناسایی کنند. اما این ماموریت با خطر مواجه شده است، هال ۹۰۰۰ باید تصمیم بگیرد که جان خدمه مهم تر است و یا اهداف ماموریت.

»مت دريتن« (تريسي)، ناشر روزنامه ي آزادي خواه و همسرش »کريستينا« (هپبرن)، صاحب يک گالري هنري، از شهرندان سرشناس سن فرانسيسکو هستند. روزي دخترشان »جويي« (هاوتن) به همراه »جان پرنتيس« (پواتيه) پزشک سياه پوست از تعطيلاتش در هاوايي باز مي گردد. آن ها ۱۰ روز است که با هم آشنا شده اند و حالا قصد ازدواج دارند...