جامعه اي در آينده: شهري زيرزميني که با کامپيوتر برنامه ريزي شده و در آن مردم با شماره هاي شان مشخص شده اند؛ جامعه اي از انسان هاي بي اراده که بايد در طول روز مقدار زيادي آرام بخش مصرف کنند... و همه چيز از طريق يک مونيتور بزرگ کنترل مي شود.
"جروم" آخرین تعطیلات مجردی خود را در رودخانه آنسی می گذراند جائی که با "آرورا" دوستی قدیمی و نویسنده ای ایتالیایی برخورد می کند. او با دختر نوجوان صاحب زمین "لاورا" آشنا شده اما عاشق خواهر ناتنی او "کلیر" می شود...
دکتر اسوای توسط بازرس کروگر به دهکده کوچکی دعوت می شود تا بر روی زنی که تحت شرایط مشکوکی کشته شده کالبد شکافی انجام دهد.با وجود دریافت کمک از طرف روث ساحر دهکده،کروگر کشته شده و مشخص می شود زن و تعدادی دیگر از اهالی دهکده توسط روح دختر جوانی به نام ملیسا کشته شده اند و..
یک خبرنگار روزنامه و یک روزنامهنگار بازنشسته و نابینا تلاش میکنند تا یک سری قتلهای مرتبط با پروژههای تحقیقاتی آزمایشی فوقمخفی یک شرکت داروسازی را حل کنند و با این کار هدف قاتل قرار میگیرند...
وقتی همه گله داران ویل اندرسون کار خود را رها می کنند، او مجبور می شود برای هدایت گله خود از پسران جوان استفاده کند. آنها زیر نظر او کار مردانه را می آموزند و...
«جرميا جانسن» (ردفورد)، مردي جوان و تک رو که از شهرنشيني به تنگ آمده، در سال ۱۸۳۰ به کوهستان راکي مي رود. در آن جا يک شکارچي (گيراش) او را مي بيند و زير پر و بالش را مي گيرد. «جرميا» روش زندگي در طبيعت وحشي را از شکارچي مي آموزد و آرام آرام متکي به خود بار مي آيد...