در حالی که جهان در آستانه نابودی قرار داشت، دیتریش بونهوفر به یک توطئه مرگبار برای ترور هیتلر پیوست و با به خطر انداختن ایمان و سرنوشت خود، جان میلیون‌ها یهودی را از نسل‌کشی نجات داد.
این فیلم به چالش‌های جهانی خواهد پرداخت و الهام گرفته از فیلم کوتاه مشهور کریس مارکر، اسکله (۱۹۶۲)، است. این فیلم درباره یک مسافر زمان است که برای تغییر مسیر تاریخ و نجات آینده بشریت، جان خود را به خطر می‌اندازد.
داستان از جایی شروع می‌شود که یک زن ناامید با یک قاتل حرفه‌ای آشنا می‌شود و بین آنها رابطه عاشقانه‌ای شکل می‌گیرد. این رابطه آنها را به سمت انتقام‌جویی از مجرمان می‌کشاند، اما در این میان، زن به مردی که عاشقش شده و انگیزه‌های واقعی او مشکوک می‌شود.
بعد از اینکه چهار خواهر و برادر بزرگ‌ترش به طرز مرموزی در هفته‌های اول ورودشان به دانشگاه جان باختند، یک دانشجوی سال اول پارانوئید باید ترس‌هایش را کنار بگذارد وقتی یک قاتل نقابدار او را به عنوان قربانی بعدی خود انتخاب می‌کند.
داستان درباره یک زوج جوان است که به دام یک خون‌آشام بسیار قدیمی می‌افتند. این خون‌آشام سعی می‌کند با فریبکاری و اغواگری، این زوج را به دنیای تاریک خود بکشد.
فیلومینا کانک دوباره با کاوش‌های جالب خود از آغاز جهان هستی تا زمان حال که به هوش مصنوعی رسیده، تمام مسائل و جنبه‌های زندگی را با کمک متخصصان و برداشت‌های غلط و اشتباه خود، بررسی می‌کند.
فیلم اعترافات یک نامه کریسمس، داستان مادری عجیب و غریب به نام ستی رز است که یک رمان‌نویس پرحاشیه را استخدام می‌کند تا خاطرات تعطیلاتش را به شیوه‌ای هنرمندانه بنویسد، اما شایعاتی در مورد این دو نفر پخش می‌شود که روند زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
در سال ۱۹۷۴، در یک شهر کوچک و آرام واقع در ایالت فلوریدا، یک ون سفید رنگ به شکل مشکوکی دختری نوجوان را تعقیب می‌کرد. بی‌اعتنایی والدین دختر به این اتفاق عجیب، شب هالووین را به کابوسی وحشتناک تبدیل کرد.
پسر جوانی به نام کریستین بود که تولدش شب کریسمس بود. اما مرگ ناگهانی خواهرش، این شب را برای او و خانواده‌اش غم‌انگیز کرد. تا اینکه با هدویگ، زنی که عاشق کریسمس بود آشنا شد و دوباره به کریسمس امیدوار شد.