داستان از پیوند عجیبی بین یک جنگجوی باستانی و یک پلیس مدرن حکایت می‌کند. نبردی کهن برای نجات یک قبیله، به طور مرموزی به یک ماموریت خطرناک در زمان حال کشیده می‌شود.
برای اهالی شهر ولینگتون-آن-سی، کریسمس امسال فراموش نشدنی خواهد بود. بدترین کولاک برفی تاریخ همه برنامه‌ها، حتی برنامه‌های بابانوئل را بر هم زده است.
در یک دنیای موازی از آمریکا در سال ۱۹۸۵، جمعی از ابرقهرمانان که اکنون بازنشسته شده‌اند، پس از قتل یکی از هم‌رزمان خود، پیگیر کشف یک توطئه می‌شوند.
این فیلم، داستان چهار خواهر و برادری است که به طور اتفاقی و در شرایطی غیرمنتظره، به خانه‌ای جدید و پر از محبت می‌رسند. این داستان واقعی، با ترکیب طنز و درام، روایتی جذاب و دلنشین را برای مخاطب به ارمغان می‌آورد.
دو مامور سابق، یکی از سازمان مبارزه با مواد مخدر و دیگری از سازمان‌های اطلاعاتی، در تایپه به هم می‌رسند و عشق قدیمی‌شان دوباره شعله‌ور می‌شود. اما این عشق، آن‌ها را در معرض خطرات جدی قرار می‌دهد.
میکی، یک کارگر سابق جنگل، پس از فروپاشی کمونیسم در اسلواکی، با استفاده از فرصت‌های ایجاد شده، به دنیای مافیای این کشور وارد می‌شود و به تدریج به یکی از بزرگ‌ترین و قدرتمندترین افراد آن تبدیل می‌شود.
یک دختر جوان موتورسوار حرفه‌ای که به دلیل یک حادثه، آرزوهایش ناکام مانده، برای نجات برادرش که درگیر یک سرقت بزرگ شده است، تلاش می‌کند.
سه زن از گروه‌های اجتماعی مختلف به طرز مرموزی ربوده می‌شوند. پلیس در تلاش است تا دلیل این ربوده شدن‌ها را پیدا کند. این سه زن در شرایط اسارت، با هم دوست می‌شوند و این دوستی به آن‌ها کمک می‌کند تا زنده بمانند.
آمریگو، پسربچه‌ای هفت ساله، در سال ۱۹۴۶ به دلیل فقر شدید خانواده‌اش، ناپل را به مقصد شمال ایتالیا ترک می‌کند تا در آنجا زندگی بهتری داشته باشد. این سفر بخشی از یک برنامه دولتی برای کمک به کودکان فقیر بوده است.