

این سریال داستان ماجراجوییهای خطرناک و همچنین پر از بدبختی یک پرنسس به نام بین را دنبال میکند. او در این ماجراجویی تنها نبوده و قرار است یک الف خوب و چابک و یک موجود عجیب همراهش باشند. در طی این مسیر پر از مانع ، این سه دوست عجیب و غریب قرار است با غولهای بزرگ ، روحها ، ترولها ، شیرماهیها و بسیاری از موجودات ترسناک دیگر روبرو شوند و…


دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...


سریال درباره ی دختری جوان به نام ماری استوارت (Mary Stuart) ملکه اسکاتلند هست. ماری نوجوان یک ملکه خودکام ، زیبا و احساسی است که تازه به قدرت رسیده. او همراه با ۳ دوست صمیمی خودش به فرانسه فرستاده میشه و برای تضمین اتحاد استراتژیک اسکاتلند ، با فرانسیس پسر جذاب پادشاه فرانسه نامزد میکنه ولی این پایان بازی نیست و داستان به سیاست و دین و برنامه هایی که به احساس و قلب ربطی نداره کشیده میشه...


ده هزار انسان در زمین باقیمانده و مجبور شدهاند که به علت هوای سمی کره زمین، در سیلوهای غولپیکر زیرزمینی که عمقی به میزان صدها طبقه دارند، زندگی کنند. در این مکانها مردم در جامعهای زندگی میکنند که پر از آئیننامههای نوشته شده برای محافظت از آنها میباشد اما هیچکس نمیداند که چرا و چه زمانی این سیلوها ساخته شدهاند.


"والتر اوبراین" یک نابغه کامپیوتر با ضریب هوشی بالاست که توسط واحد امنیت ملی ایالات متحده به کارگرفته میشود تا به همراه اعضای گروه خود این سازمان را در مقابله با تهدیدات پیچیده و خطرناک موجود در دنیای مدرن یاری کند. اما هرچقدر که او و اعضای گروهش در حل مشکلات و تهدیدهای دشوار دنیای فناوری تبحر دارند، در برقراری ارتباط با محیط پیرامون و سایر افراد جامعه دچارمشکل می باشند...


سریال “اندام ها” محصول سال ۲۰۰۷ و شبکه بریتانیایی E۴ می باشد. “تونی استانم” نوجوانی زیبا رو، خوش اندام و خوش بیان است. همه تونی را دوست دارند، مخصوصا دخترها . صمیمی ترین دوست “تونی” “سید جنکینز” کاملا بر عکس تونی ، کم حرف و خجالتی و کم رو است ولی به دوست دختر “تونی” میشل ریچارد سون” علاقه مند است، البته او به همه دختر ها علاقه مند است، ولی رابطه متقابل وجود ندارد.”تونی ” از طرفی عزم آن کرده که دوست خجالتی خود را قبل از رسیدن به ۱۸ سالگی با دختری بخاباند ولی مهمانی ترتیب داده شده، از اولین قدم خود که جور کردن مواد باشد ، طبق نقشه پیش نمی رود و این نوجوانان موذی پشت سر هم خراب کاری های جدیدی به بار می آورند.


سریال روایت «مایک» جوانی نابغه است که از دانشگاه اخراج شده و روزگار خود را با فروش مواد می گذراند و ناگهان در یکی از معامله های خود هنگامی که از دست پلیس در حال فرار است خود را در میان مصاحبه ای برای گرفتن یک شغل می بیند، آن شغل چیزی نیست جز دستیاری یکی از بزرگترین وکلای آمریکا «هاروی اسپکتر». با اینکه مایک هیچ تحصیلاتی ندارد اما با نبوغ خارق العاده خود هاروی را مجبور به انتخاب خود می کند اما …