
در «اسکای فال» وفاداری جیمز باند به «ام» مورد آزمون قرار میگیرد و این زمانی است که گذشته «ام» فاش می شود و «ام آی ۶» (اداره اطلاعات خارجی بریتانیا) مورد حمله قرار میگیرد. در همین حال ۰۰۷ باید تهدیدها را خنثی کند، بی آنکه برای اش مهم باشد این کار به لحاظ شخصی چقدر برایش هزینه دارد…

کارخانه داري به نام «ماکس زورين» (واکن) قصد دارد تا با جاري ساختن آب دريا در گسل سن آندرياس و ايجاد زلزله، زمينه ي نابودي سيليکان ولي کاليفرنيا را فراهم سازد. «جيمز باند» (مور) که مأموريتش جلوگيري از اقدامات «زورين» است سرانجام او را از بالاي پل گلدن گيت به رودخانه ي سن فرانسيسکو مي اندازد...

يک نظامي شورشي و نيمه ديوانه ي روسي به نام «ژنرال اورلوف» (برکوف) که نقشه ي آغاز جنگ جهاني سوم را در سر مي پروراند، هدفش منفجر کردن بمبي اتمي در يک پايگاه هوايي آمريکا در آلمان غربي و زمينه سازي براي آغاز جنگ است. «جيمز باند» (مور) نيز براي خنثي ساختن اين توطئه وارد عمل مي شود...

در جريان غرق شدن يک کشتي انگليسي بر اثر برخورد با مين در سواحل يونان، دستگاهي سري که تنها وسيله ي مخابره ي فرمان «آتش» به زيردريايي هاي مجهز به موشک هاي دوربرد نيروي دريايي انگلستان است، مفقود مي شود. «جيمز باند» (مور) در مأموريتش براي يافتن دستگاه، درگير رقابتي سخت با جاسوسان روسي مي شود.

سازمان بين المللى تبهكاران معروف به «اسپكتر» قصد پیدا کردن یک ماشین رمزگشایی روسی را دارد، و «جیمز باند» باید قبل از این سازمان، ماشین را پیدا کند. او در حالی که در یک رابطه عشقی با دختری روسی بنام «تاتیانا رومانوف» شده، به استانبول می رود و در همین حین مامورین سازمان اسپکتر نیز به دنبال او هستند...