
مرد فلزی با دختر عموی غیرقابل پیش بینی خود، سوپرگرل، یک تیم را تشکیل داده اند. سوپرمن درباره ی نیروی بیرحمی با نام "برانیاک" آموزش هایی می بیند، کسی که شهر اصلی کریپتون را از دست کاندورها به اسارت کشیده است. سوپرمن باید متروپلیس را محاصره نماید و از سیاره ی مادری خود در برابر نیروی درحال رشد برانیاک محافظت کند و...

داستان فیلم درباره ی دختری به نام گریس است. او رهبر چهار کارمند خانه ی کودکان است که مراقبت های لازم را از ساکنین موقت آنجا انجام می دهند. رابطه ی دوستانه و راحتی میان این چهار کارمند یعنی گریس، میسن، جسیکا و نیت برقرار است. اما گذشته ی گریس که به دقت پنهان نگه داشته شده بر اثر سه رویداد شروع به آشکار شدن می کند : پدر زندانی اش در آستانه آزادی است، او پی می برد که فرزند میسن را باردار است و یکی از تازه واردان به خانه یعنی جیدن، همان زخم های روحی را دارد که گریس زمانی تجربه شان کرده بود...