
خرس کوچولویی به نام "پدینگتون" برای پیدا کردن خانهای عازم شهر لندن می شود، اما در این شهر گم می شود. در همین حال خانواده ای انگلیسی این خرس بی پناه اهل پرو را پیدا می کنند و نام ایستگاهی که او را در آن پیدا کردند را بر روی او قرار می دهند و از او می خواهند به آنها ملحق شود تا وضعیتش سر و سامان بگیرد. از طرف دیگر مسئول خشک کردن حیوانات در یک موزه به نام میلیسنت (نیکول کیدمن) به سختی در پی آن است تا پدینگتون را به دام بیندازد...

“استاد گرگوری” که یک محافظ سرزمین است ، به عنوان پسر هفتم شناخته می شود. او دارای قدرت های فراوانی برای مقابله با شرورترین موجودات دنیا و خبیث ترین جادوگران هستی میباشد. اما او دیگر مثل سابق نمیتواند با همه ی آنها مبارزه کند ، برای همین او به دنبال فردی مورد اعتماد می گردد که بتواند جا پای او بگذارد...

مارگارت کین در دهه ی شصت میلادی با یک نقاش دیگر به نام والتر کین ازدواج می کند. این ازدواج به نظر ایده آل به نظر می رسید اما پس از اینکه نقاشی های مارگارت و والتر در یک گالری به نمایش گذاشته می شود و تنها نقاشی های مارگارت با استقبال خوبی مواجه می شوند و به فروش می روند ، والتر تصمیم می گیرد نقاشی های مارگارت را با نام خود برای فروش قرار دهد و به این ترتیب به شهرتی قابل توجه دست پیدا می کند. اما…