
در جنگ برای سیاره میمونها، سزار و ارتش میمونها وارد یک درگیری تحمیلی و مرگبار با ارتش انسانها به رهبری کولونلی بیرحم میشوند. به دنبال تلفات غیر قابل تصور ارتش میمونها، سزار در کشاکشی نزدیک با غریزه تاریک خود، جهت گرفتن انتقام گونه میمونها آماده میشود. قضای روزگار در نهایت سزار و کولونل را در نبردی حماسی برای آینده هر یک از گونهها و تعیین سرنوشت این سیاره رو در روی یکدیگر قرار خواهد داد...

دو خواهر به نامهای لیزا (مندی مور) و کیت (کلر هولت) برای تعطیلات به مکزیک میروند. طی این تعطیلات کیت تصمیم می گیرد تا در داخل یک قفس به زیر آب برود و کوسه ها را ببیند و لیزا هم که اخیرا رابطه اش با دوست پسرش پایان یافته، به دلیل اینکه حال او را بگیرد و ثابت کند که چقدر با شهامت است، تصمیم می گیرد همراه کیت به زیر آب برود، اما در اعماق آب کوسهها خیلی با آنها مهربان نیستند...

گوردون دان، یکی از پیشگامان حوزه علمی درست پس از معرفی اختراع جدیدش که دستگاهی برای استخراج، ضبط و پخش خاطرات انسان می باشد، به طور مرموزی میمیرد. پس از مرگ گوردون، سر و کله مردی پیدا می شود که ادعا می کند از گذشتهی او آمده و از همسر گوردون می خواهد تا برای حل رمز و راز مرگش، دستگاه را به او قرض بدهد...

پس از رخدادهای انتقامجویان: عصر اولتران، ثور بدون چکش خود میولنیر در دنیای دیگر زندانی شده است و در آنجا باید به منظور بازگشت به موقع به آسگارد و جلوگیری از رویداد محتمل الوقوع راگناروک (نبرد پایانی و فرجام کار جهان در اساطیر اسکاندیناوی)، توسط شخصیت بد ذات هلا در یک مبارزه به سبک گلادیاتورها در مقابل دوست قدیمیاش هالک قرار گیرد...