
در جریان سفر با کشتی تایتانیک، «رز» (وینسلت)، دختری از خانواده ای ثروتمند که برای ازدواجی اجباری رهسپار امریکاست، اقدام به خودکشی می کند. اما «جک» (دی کاپریو)، مسافری فقیر از قسمت درجه ی سه کشتی، او را نجات می دهد. این دو به یکدیگر دل می بندند. کمی بعد، تایتانیک به یک کوه یخ شناور بر می خورد و رفته رفته غرق می شود....

«فردي هفلين» (استالون) کلانتر شهرکي در نيوجرزي است که بسياري از مأموران اداره ي پليس نيويورک هم ساکن آن جا هستند. «مو تيلدن» (دنيرو)، بازرس اداره ي پليس نيويورک، در تحقيقاتش درباره ي تعدادي پليس فاسد و کلاهبردار، به اين شهرک و کلانترش، «فردي هفلين» مي رسد. «هفلين» با «تيلدن» هم کاري مي کند و رفته رفته پي مي برد که برخي از قهرمانان زندگي اش چندان هم زندگي وارسته اي ندارند…

دانیلا پس از پایان خدمت در ارتش بهطور ناخواسته درگیر یک زد و خورد شدید میشود. مادرش او را نزد برادرش به لنینگراد می فرستد. اما پس از مدتی دانیلا درمییابد که برادرش یک تبهکار حرفهای و عضو باندهای مافیایی است. دانیلا از همان آغاز با برادرش در کارهای خلاف همکاری میکند. او پس از زخمیشدن در یکی از درگیریها و فرار از دست تبهکاران، توسط یک زن لکوموتیوران نجات مییابد...