داستان مردی است که به یک عروسی دعوت می شود ولی عروس اولین عشق او هست که در دبیرستان با هم آشنا شده بودند و ....
بعد از اینکه دو برادر دوقلو به دروغ مادرشان درباره‌ی مرگ پدرشان پی می‌برند، برای پیدا کردنش به جاده می‌زنند...
تسونئو دانشجوی دانشگاه است و Josee دختر جوانی است که به دلیل عدم توانایی راه رفتن کمتر به تنهایی از خانه بیرون رفته است. این دو وقتی یکدیگر را ملاقات می کنند که تسونئو مادربزرگ Josee را پیدا می کند که او را برای پیاده روی صبحگاهی بیرون می برد.
فیلم داستان پسری نوجوان است که با بالا و پایین جذاب بودن مرگباری سروکار دارد ...
دوستی بین یک دختر تنها با یک ربات امنیتی و محرمانه، او را وارد دنیایی از ماجراجویی‌های متفاوت می‌کند…
شکارچی بزرگ باک فرگوسن و فیلمبردار مطمئن او، دون ماجراجویی آخر هفته حماسی برای پیوستن به پسر جوان باک را آغاز می کنند اما ...
هنگامی که یک محقق مشهور معماری در طی یک سخنرانی ناگهان بیمار می‌شود ، پسرش متوجه می‌شود که در شهری در ایالت ایندیاتا گرفتار شده است ، جایی که پدر معمارش به کما رفته است. در همین حین او شخصی را ملاقات می‌کند که می‌خواهد به جای اینکه آرزو و رویاهای خود را دنبال کند ، در این شهر و در کنار مادرش بماند و…
من در یک روز عالی در مدرسه و یک کتاب پیدا کردم که یک دفتر خاطرات بود که همکلاسی من، ساکورا یاماچی، به صورت مخفی نوشته بود. در داخل آن نوشته شده که به علت بیماری پانکراس او روزهای اخر عمرش را میگذراند...
«خانم فلاکس» (شر) مرتب درگیر رابطه های بی فرجام با مردان نامناسب می شود و برای حفظ آبرو مجبور است از این شهر به آن شهر برود. دو دختر او، «شارلوت» (رایدر) و «کیت» (ریچی)، ظاهرا به این وضع خو گرفته اند.خانواده در ادامه ی نقل و انتقال هایش به ماساچوستس می رود و زندگی «خانم فلاکس» وقتی دگرگون می شود که «لو» (هاسکینز) او را می یابد…