
"کاپیتان ویلیام کانفیلد" یک قایق بخار قدیمی داشته و برای بدست آوردن مسافر با "جان جیمز کینگ" بانکداری قدرتمند که یک کشتی جدید دارد رقابت می کند."ویلیام" متوجه می شود که پسرش با قطار از بوستون برای دیدن او وارد شهر می شود.پس از رسیدن "ویلی" پدرش او را آموزش می دهد تا بر روی قایقش کار کند و...

"هارولد لمب" می خواهد به کالج برود و از این امر بسیار هیجان زده است.او روشی مخصوص برای معرفی خود در نظر دارد که در یک فیلم مشاهده کرده است.اما با وارد شدن به دانشگاه او مورد هجوم تمسخرهای دیگران قرار می گیرد.اما با کمک تنها دوستش "پگی" او تلاش می کند به محبوبیت دست یابد...