یک زن برای پیدا کردن خواهر گمشدهاش دست به جستجویی میزند که در نهایت او را با یک نیروی شیطانی و معمای وحشتناکی روبرو میکند.
شنلقرمزی که توسط نامادریاش به خاطر زیبایی ابدی تحت تعقیب است، به جنگلی وحشتناک فرار میکند و با هفت کوتولهی تشنهی خون متحد میشود – قاتلان خونسردی که در کشتارهای وحشیانه مهارت دارند. روح او در این داستان پریان شوم محک میخورد.
یک مادر مجرد وقتی که پچه هایش را به ملاقات پدربزرگشان میبرد، متوجه رخداد های وحشتناکی میشود که قبلاً در زندگی خانواداش اتفاق افتاده است...
پس از تصادف رانندگی یک مادر و پسر، آنها طعمه بامبی میشوند. بامبی گوزنی غمگین و جهشیافته است که برای انتقام مرگ مادرش، به شکلی مرگبار و وحشیانه به آنها حمله میکند.
غریبه ای یکی از انجمن های خواهری را با تماسهای ترسناک به وحشت انداخته و سپس در تعطیلات کریسمس اقدام به قتل آنها می کند و...
داستان در مورد یک مادر است که با سو استفاده از دستورات دینی باعث شده سه دخترش همیشه در ترس و هراس از ضرب و شتم توسط مادر آشفته خود قرار بگیرند…
خانواده ای در حالی که عازم کالیفرنیا هستند، در بین راه اتومبیل شان دچار مشکل شده و در منطقه ای دور افتاده ، که ورود برای عموم ممنوع است، مورد حمله گروهی از انسان های وحشی قرار می گیرند...
گروهی توریست که به یکی از مردابهای نیواورلئان رفته اند،در طبیعت گم شده و سرگردان می شوند.اما شبی که قرار بود برای آنها مملو از شادی و تفریح باشد تبدیل به کابوسی وحشتناک می شود...
شب کریسمس. فرانک هرینگتون در مسیری که به سمت خانه خانوادهاش میرود، برای اولین بار پس از ۲۰ سال، تصمیم میگیرد میانبر را امتحان کند. این بزرگترین اشتباه زندگی اوست...