
« چارلى » ولگرد کوچولو؛ جان میلیونرى ( مایرز ) را که از نوشخوارى سر از پا نمیشناسد نجات میدهد. مرد میلیونر هم سخت به او محبت میکند؛ اما پس از هشیارى، « چارلى » را بجا نمی آورد و از خود میراند. این ماجرا تکرار مىشود و « چارلى » در این بین به دختر گل فروش نابینایى ( چریل ) دل میبندد...

"کاپیتان ویلیام کانفیلد" یک قایق بخار قدیمی داشته و برای بدست آوردن مسافر با "جان جیمز کینگ" بانکداری قدرتمند که یک کشتی جدید دارد رقابت می کند."ویلیام" متوجه می شود که پسرش با قطار از بوستون برای دیدن او وارد شهر می شود.پس از رسیدن "ویلی" پدرش او را آموزش می دهد تا بر روی قایقش کار کند و...

« هارولد » ( لويد ) به دنبال تهديدهاى نامزدش ( ديويس ) رهسپار لس آنجلس مى شود تا پول پارو كند اما به جايى نمى رسد. تا اين كه دختر خود را به شهر مى رساند. و حالا « هارولد » كه بايد، واقعا، خودى نشان بدهد در قبال ۱۰۰۰ دلار حاضر به شركت در نمايشى تبليغاتى / قهرمانى مى شود: بالارفتن از ديوار ساختمان ۱۲ طبقه ى فروشگاه، بدون هيچ گونه وسايل ايمنى...