
داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی می کند، زیرا پدر و مادرش سال ها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری می یابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.


در گذشته های دور، یک سامورایی ژاپنی (به اسم جک) علیه جادوگری شروع به مبارزه می کند. اما قبل از اینکه بتواند جادوگر را نابود کند، توسط جادوگر به هزاران سال بعد فرستاده می شود. حالا جک، خودش را در دنیایی می بیند که تحت تسلط کامل جادوگر می باشد. جک خودش را با محیط وفق میدهد و شروع به اصلاح بدیها می کند. در عین حال سعی می کند راهی به گذشته پیدا کند تا جادوگر را بطور کامل از بین ببرد...