
بعد از اینکه آریل، موانا، تیانا، راپانزل و سفیدبرفی نقشهی گاستون برای تسلط بر تمام قلمروهایشان را خنثی کردند، گاستون از اورسلا، جعفر و ملکهی خبیثه کمک میگیرد تا شاهزادهها را یک بار برای همیشه نابود کنند. شاهزادهها از نقشهی گاستون باخبر میشوند و با کمک آینهی جادویی، چند دوست دیگر را نیز به خدمت میگیرند: آرورا، بل و سیندرلا! شاهزادهها با هم متحد میشوند تا در یک رویارویی نهایی بین خیر و شر مبارزه کنند.

تیان، پسری دوازده ساله، به دلیل نمرات ضعیف مدرسهاش به خانه مادربزرگش فرستاده میشود. او که در کوههای مرموز چین و به دور از شهر زندگی میکند، به طور پنهانی با یک پاندای جوان به نام «ماه» دوست میشود. این آشنایی، سرآغاز یک ماجرای باورنکردنی است که قرار است زندگی او و خانوادهاش را برای همیشه تغییر دهد.









